محمد جبلی فیلمساز فلسطینی که برای فیلم «زندگی زیبا است» جایزه بهترین کارگردان جشنواره بینالمللی فیلم مستند آمستردام (ایدفا) برد از احساس درماندگی خود در جریان افزایش کشتهها در غزه گفت.
به گزارش مهر به نقل از ورایتی، محمد جبلی فیلمساز فلسطینی درباره احساس درماندگی خود در جریان کشتهشدن انسانها در غزه گفت: آنقدر در وجودم درد هست که حتی باورم نمیشود میتوانم این کلمات را به زبان بیاروم. اگر همه دنیا نتواند در برابر آنچه در حال رخ دادن است کاری کند و آتشبس ایجاد کند … این حس مثل گیرافتادن در یک تله است. این روزها حتی راه رفتن در خیابان سخت است وقتی میدانی عزیزانت یک ماه است دارند زیر بمبها زندگی میکنند، این ما را به سوال وامیدارد که آیا میتوان بعد از همه این چیزها حرف زد؟ چه کاری از دست ما برمیآید؟ چه میتوانیم بگوییم؟
سال ۲۰۱۴ جبلی در جشنواره فیلم ترومسو در نروژ حضور پیدا کرد و این زمانی بود که مرزهای غزه بسته شد. آن تبعید مایه ساخت «زندگی زیباست» شد که درباره تلاشهای فیلمساز برای کسب شهروندی نروژ بود و در عین حال با عشق و وفاداری به سرزمین مادری و هویت فلسطینیاش مبارزه میکرد.
وی میگوید هنوز پاسپورت فلسطینیاش را به مقامات تحویل نداده و با لبخند میافزاید: هر چند به من اجازه نمیدهد جایی بروم.
آخرین مستند جبلی با عنوان «آمبولانس» سال ۲۰۱۶ در ایدفا به نمایش درآمد. این فیلم روایتی مستقیم و اول شخص از جنگ ۲۰۱۴ غزه و درباره فیلمساز است که به خدمه آمبولانس پیوست تا تلفات درگیری بر غیرنظامیان را مستند کند. جبلی امیدوار بود که دیگر هرگز مجبور نشود با چنین صحنههایی روبهرو شود.
وی گفت: «آمبولانس» را ساختم با این امید که این ماجراها متوقف شود. من نمیخواهم فیلم دیگری درباره جنگ بسازم. من نمیخواهم فیلم دیگری درباره ویرانی و درد و خون بسازم. من فقط میخواهم مردم را ببینم که زندگی عادی دارند و راههایی برای آیندهای بهتر پیدا میکنند.
البته تجربه جبلی منحصر به فرد نیست زیرا فلسطینیها از سال ۱۹۴۸ بیخانمان شدهاند و آوارگی ریشه در هویت جمعی آنها دارد.
هیام عباس و لینا سوالم هم آوارگی را در فیلم «بای بای طبریه» که در ایدفا به نمایش درآمد و فیلم منتخب فلسطین برای اسکار بینالمللی است، موضوع فیلم خود کردهاند. این فیلم درباره فیلمساز و مادرش هیام عباس بازیگر تحسین شده فلسطینی است که به دهکده خانوادگیاش که امروز در اسراییل واقع شده بازمیگردد.
این مستند درباره تصمیم عباس برای ترک «دیر حنا» دهکدهای در جلیله که چندان از دریاچه طبریه فاصلهای ندارد و عواقب آن است. او زادگاهش را ترک کرد تا به رویای بدل شدن به یک بازیگر در اروپا دست بیابد؛ انتخابی که او را از سرزمینی که زمانی میشناخت دور ساخت و امروز میبیند دیگر بسیاری از عناصر آن وجود ندارد.
«بای بای طبریه» اولین بار در جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد و از وقتی جنگ شروع شد این فیلم در شیکاگو، لایپزیگ و جشنواره فیلم لندن که جایزه بهترین مستند آن را برد، به نمایش درآمده است.
سوآلم که بازیگر سریال «جانشینی» اچبیاو هم بوده درباره فیلمش گفت: همیشه حسی از گناهکار بودن و درماندگی را با خودم حمل میکنم. خیلی سخت با این واقعیت موازی کنار میآیم، اما در همان زمان، سعی میکنم به این فکر متوسل شوم که آنچه با فیلم میکنم به ما اجازه میدهد تا صدایی داشته باشیم و در جایی که صدایمان غایب است، وجود داشته باشیم.
بسمه الشریف، دیگر فیلمساز فلسطینی در جشنواره، از حس ناامید خود از موقعیت غزه گفت: مثل یک کابوس است، دنیای من فروریخته است.
الشریف افزود: سخت است که بیرون بروی و ببینی مردم دارند زندگیشان را میکنند انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. و فکر میکنم برای آنها واقعاً هیچ اتفاقی نیفتاده، اما کنار آمدن با آن واقعاً سخت است. نمیتوانم تصور کنم چه بر سر غزه میآید اگر آتشبس نشود و چه بر سر فلسطینیها میآید. خانه خانوادگی ما بمباران شده و هر کسی را که میشناسم خانهاش بمباران شده است.
الشریف ۴ فیلم کوتاه در ایدفا داشت اما آنها را بیرون کشید تا مخالفت خود را با پاسخ جشنواره به اعتراض فلسطینیها در روز نخست و مراسم افتتاحیه نشان دهد. با ورود ۳ معترض روی صحنه افتتاحیه با بنری که روی آن نوشته شده بود: «از رودخانه به دریا، فلسطین آزاد خواهد شد»، شعاری که در چندین کشور ممنوع شده زیرا مفهومی که از آن برداشت میشود نابودی اسراییل است، فستیوال ۲ روز بعدتر عذرخواهی کرد و تاکید کرد ایدفا نمیدانست این شعار میتواند چقدر برای یهودیان معنای بدی داشته باشد. الشریف که از داوران ایدفا در بخش رقابتی تجربی «انویژن» بود به فستیوال اعراض کرد و این رفتار را مانند انداختن فلسطینیها زیر اتوبوس خواند.
الشریف در کویت متولد شده، اما به عنوان دختر خانوادهای فلسطینی واجد شرایط کسب شهروندی از این کشور حاشیه خلیج فارس نبود. وی در پاریس بزرگ شد و میگوید خانوادهاش او را روانه آنجا کردند به این امید که در دهه ۱۹۹۰ با احساسات ضدعرب گسترش یافته مواجه نشود و بعد به آمریکا مهاجرت کرد و در رشته هنرهای زیبای دانشگاه ایلینویز در شیکاگو درس خواند. وی از همه آنچه تجربه کرده در هنرش الهام میگیرد.
وی گفت: بسیاری از فلسطینیها چنین پیچیدگی، چندملیتی و بیرون بودن از جامعه بینالمللی را به عنون بخشی از هویت مشترک خود درک میکنند و با همین حس با همدیگر احساس همبستگی میکنند.
بدون دیدگاه