«موسی کلیم‌الله» از کنجکاوبرانگیزترین فیلم‌های جشنواره چهل و سوم فیلم فجر بود کهطرفداران «ابراهیم حاتمی‌کیا» و حتی افرادی که در این سال‌ها نسبت به او زاویه پیدا کردهبودند، تمایل داشتند فیلم را تماشا کنند. بازخوردهای سینماهای مردمی نیز از شلوغ شدنسالن‌ها حکایت دارد.

به گزارش ایرنا، هفتمین روز جشنواره فیلم فجر با نمایش چهار فیلم از بخش سودای سیمرغ بهپایان رسید. در این گزارش، نگاهی کوتاه به فیلم‌های «موسی کلیم‌الله»، «بازی را بکش» و«صددام» خواهیم داشت که هر یک به نوعی در مرکز توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفتند.

«موسی کلیم‌الله»؛ سریالی که فیلم نشد

مساله اصلی که میبایست در تحلیل و نقد فیلم «موسی کلیم‌الله» در نظر داشت این است کهاین فیلم نسخه یک سریال تلویزیونی ۱۲ یا ۱۳ قسمتی است که قرار است به سفارش سینما فیلماز تلویزیون پخش شود. با این حال، تهیه و تدوین نسخه سینمایی این سریال ریسک بزرگی بود کهحاتمی‌کیا و رضوی تهیه‌کننده کار به آن تن دادند تا ابتدا در جشنواره فجر شرکت و داوری شود وبعد در سینماها اکران شود. ناگفته پیدا است که این نسخه، نسخه کاملی نیست و به طور قطعآشفتگی‌هایی در فیلمنامه و تقطیع ماجراها باعث بدفهمی یا ابهام آن شده است. از این رو بهتربود که تمهید تهیه فیلم سینمایی از یک سریال تلویزیونی در نظر گرفته نمی‌شد چراکه به ساختارفیلم ضربه اساسی زده است.
موسی کلیم‌الله 2 برگ برنده پیش از نمایش داشت؛ نخست سوژه تاریخی مذهبی که می‌تواندبرای همه حامیان دین‌های ابراهیمی جذاب باشد و دوم حضور ابراهیم حاتمی‌کیا به‌عنوانبرجسته‌ترین یا یکی از مهمترین فیلمسازان ایرانی. در عین حال، فیلم از قصه لاغر و روایت شلوغو غیردراماتیک ضربه می‌خورد وقتی کل فیلم به ماجرای به دنیا آمدن موسی محدود می‌شود واگر پیش زمینه قبلی مخاطب از این رویداد و معجزه‌هایش وجود نداشت معلوم نبود چه بر سراین پروژه و اتفاقات کوچک و بزرگ این فیلم از لحاظ باورپذیری می‌آورد.

فیلم همچون آثار اخیر حاتمی‌کیا، نظیر «به وقت شام»، از تکنولوژی‌زدگی رنج می‌برد. توجهکارگردان بیش از حد صرف جلوه‌های ویژه و ساختار بصری شده و قصه‌گویی در اولویت اول قرارنگرفته است. قصه موسی یک داستان شنیده شده از سوی مردم ایران و بسیاری از دیندارانمحسوب می‌شود که گویی تیم سازنده فیلم قصد داشته تنها یک سند تصویری تاثیرگذار از اینقصه قرآنی ارائه دهد و سعی کرده در برتری تکنیکی فیلم چیزی از آثار روز سینمای جهان وهالیوود کم نداشته باشد. حال آنکه فیلم از نداشتن یک قصه درگیرکننده رنج می‌برد و اکثرکاراکترها از فرعون و آسیه تا عمران و دیگر شخصیت‌ها به نوعی کارتونی درآمدند و ببشتر تلاشسازندگان به ساخت دکور، گریم و جلوه‌های بصری معطوف شده و از اصالت سینما؛ یعنیقصه‌گویی در فیلم به آن صورت خبری نیست.
موسی کلیمالله از نظر تماتیک و نه لزوماً فضاسازی و جلوه‌های ویژه یادآور دعوت فیلم دیگرحاتمی‌کیا و دغدغه‌های حمایتی او از زنان ایرانی است چراکه حجم زیادی از بار دراماتیک فیلم بهبحث فرزندآوری و رنج‌های زنان مصر و به ویژه مادر موسی مربوط می‌شود. حجم کاراکترهایاضافی در فیلم کم نیست ضمن اینکه مشخص نمی‌شود چرا باید روایت فیلم تا این اندازهمشوش و کم رمق باشد و تنها به زمان تولد تا به دنیا آمدن موسی محدود شود.

171669220.jpg

«بازی را بکش»؛ پشت پرده فساد در فوتبال

«بازی را بکش» همچون دیگر آثار مصطفی کیایی، جسورانه است و قصد دارد پشت پرده فوتبالو بحث شرط‌بندی و فساد را به عنوان یکی از مشکلات تمام نشدنی فوتبال ایران نشان دهد، اینخلاقیت و شجاعت در انتخاب و نزدیک شدن به سوژه به خودی خود قابل تحسین و تمجید است.
مشکل بازی را بکش همچون بیشتر فیلم‌های سینمای ایران به مرحله تبدیل ایده به فیلم مربوطمی‌شود جایی که فیلمنامه‌نویس توانایی تبدیل ایده به فیلمنامه را ندارد و نتیجه این می‌شود کهوقت زیادی از مخاطب برای کش‌دار شدن فیلم، ماجراهای زاید و اطلاعات بدیهی آن تلفمی‌شود.
فیلم در کارنامه کیایی بجز ایده کمتر کار شده، امتیاز زیادی نمی‌گیرد و نمی‌تواند جزو فیلم‌هایخوب او طبقه‌بندی شود. علاوه‌بر فیلمنامه ضعیف، در کارگردانی و بازی‌ها نیز دستاورد جدیدیبرای عوامل بدست نیامده و محسن کیایی و «هدی زین‌العابدین» در بهترین حالت بازی‌هایقبلی خود را تکرار کردند.
موسی قهرمان فیلم است و بقیه از همسر مقتول تا خود فرد به قتل رسیده و سرمربیان تیمهمگی در ماجرای فساد درگیر شده‌اند اما این تنهایی بجز یک یا 2 میزانسن در بقیه‌ جاها درنمی‌آید و فیلم از همین باورپذیر نشدن شخصیت‌ها ضربه سختی می‌خورد.

171669994.jpg

صددام؛ همه چیز روی دوش عطاران

«صددام» با وجود اینکه از بسیاری از کمدی‌های این روزهای سینما یک سر و گردن بالاتر است،اما بیش از حد به حضور رضا عطاران متکی شده است. این تعیین‌کنندگی عطاران فقط به شباهتاو با صدام ارتباط پیدا نمی‌کند بلکه اصولاً گویا فیلم برای او نوشته شده است و شوخی‌ها باحضور او معنا پیدا می‌کند.
بازی‌های فیلم، اجراهای خوبی هستند هرچند برخی تکراری به نظر می‌رسند. رضا عطاران همانهمیشگی است اما همچنان کار می‌کند و احتمالاً در نمایش عمومی نیز دل مخاطبانش را باشیرین‌کاری‌ها خواهد برد. آزاده صمدی شمایل زن عصبی و خشن را که قبلاً هم ایفا کرده بود،بامزه بازی کرده و عباس جمشیدی و پریناز ایزدیار هم موفق به همراهی تماشاگر می‌شوند ضمناینکه این فیلم اولین فیلم ایزدیار بوده که در آن نقش طنز بازی کرده است.

171672815.jpg


صددام در فروش و فتح گیشه احتمالاً پرفروش‌ترین فیلم سال و رضا عطاران، بفروش‌ترین بازیگرکمدی شود و فیلم یک گام رو به جلو در سینمای کمدی این روزها است اما همچنان از بی‌منطقی،شوخی‌های جنسی، کلیشه و تکرار رنج برده و برگ برنده فیلم همان بازی بازیگران است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *