هشتاد و پنجمین نشست از سلسله نشستهای «مستندات یکشنبه»، یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ به نمایش مستند «سندفارو» (۱۹۷۰) ساخته «اینگمار برگمان» اختصاص داشت. پس از نمایش این مستند، نشست نقد و بررسی آن با حضور «آنتونیا شرکا» مترجم و منتقد سینما برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سامان بیات بود.
نمایش این مستند، اولین نشست از برنامه نمایش و تحلیل آثار برگزیده داستانی، مستند و فیلمتئاترهای «اینگمار برگمان» است که با عنوان «نور زمستانی» دی ۱۴۰۳ در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
در اواخر دهه ۶۰ میلادی، اینگمار برگمان در مستند «سندفارو» دوربین خود را به جزیره فارو برد تا وضعیت ناهنجار و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی ساکنان این جزیره را به تصویر بکشد.
آنتونیا شرکا در این نشست گفت: اینگمار برگمان فیلمساز محبوب من است اما تا پیش از اینکه این مستند را ببینم، دقیقا نمیدانستم که فیلمهای مستندی هم ساخته و در زمینه مستند هم تجربیاتی داشته است. تصورم این بود که فقط در زمینه تئاتر، سینما، تلویزیون کار کرده باشد. با تحقیقاتی که درباره این مستند انجام دادم، باید بگویم، سالها پیش کتاب خاطرات اینگیرید برگمن (بازیگر) را ترجمه میکردم، در مرحلهای که اواخر کتاب بود، او در حال طی دوران میانسالی خود در فیلمهای متاخر برگمان مانند سونات پاییزی بازی میکند، در دیدارهای که باهم درباره این پروژه داشتند، برگمن بازیگر به خانه برگمان فیلمساز در جزیره فارو دعوت میشود. برگمان ۳۵ سال از عمر خود را در این جزیره سپری کرده است.
او افزود: برگمن بازیگر در کتاب خاطراتش نوشته است، سوئدیها هر یک برای خود جزیرهای دارند. در واقع در آن جا جزایر زیادی وجود دارد و مثل ما که میگوییم هر کسی در شمال یک ویلا دارد، در آنجا نیز میتوان دید که یک جزیره کوچک برای یک خانواده است. بنابراین سنت در جزیره بودن، جزیره داشتن و در جزیره زندگی کردن، خیلی در فرهنگ سوئدی ریشه دارد. به هر حال برگمان هم این جزیره را برای زندگی انتخاب میکند. چیزی که در پروسه تحقیقاتم برایم جالب بود، این بود که متوجه شدم فیلمبرداری بسیاری از فیلمهای دهه شصت برگمان در این جزیره انجام شده است. در حالی که برگمان در سال ۱۹۶۱ برای اولین بار به قصد پیدا کردن لوکیشن برای فیلم همچون برای یک آینه، به این جزیره پا میگذارد.
این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: ویژگی متمایز این جزیره که در فیلم هم به آن اشاره میشود، دریای آن بوده که پر آشوب و دارای خشم است. ظاهرش آرام است اما زیر کریستالهای یخ آن، خشونت و عدم توازنی نهفته است که نماینده هارمونی بین بیرون و درون است. همان تضادی که شاکله اصلی سینمای برگمان وجود دارد. به نظر میرسد اولین بار که برگمان این جزیره را میبیند، فکر میکند که با آنچه در فیلمهایش دوست دارد نشان دهد، همخوانی دارد. در واقع یکسری فیلمها موسوم به فیلمهای جزیرهای بعدها توسط برگمان (در این جزیره) ساخته شده است. در این مستند، جزیره فارو خیلی عریان و خام به نمایش گذاشته شده و ما با یکنوع نگاه ناتورالیستی در جزیره آشنا میشویم. در واقع در اینجا مقداری با دیدگاههای سیاسی کارگردان نیز آشنا میشویم. آنجایی که در پایانبندی مستند از سوسیال دموکراتها یاد شده و گفته میشود که دموکراسی آن چیزی نیست که در شهر میشناسیم؛ دموکراسی اینجا معنای دیگری دارد و نیست و مردم در بیعدالتی زندگی میکنند. مصاحبههایی که در مستند انجام شده، سیاه و سفید نشان داده شده اما صحنههای جزیره رنگی است. این موضوع نیز نکته جالبی است.
بدون دیدگاه