بانی‌فیلم: درحالی که محمد خزاعی به اضافه هیات همراهش در روسیه مشغول رد و بدل کردن تفاهم‌نامه‌های سینمایی و همکاری‌های دوسویه با مقامات فرهنگی این کشور هستند، انتشار نامه مانی حقیقی علیه نظام مدیریتی سازمان سینمایی قطعا به مداق مسئولان سینمایی چندان خوش نمی‌آید!
مانی حقیقی با انشتار نامه تند خود که خطاب به محمد خزاعی نوشته از سیستم حاکم بر ممیزی فیلم‌ها به شدت انتقاد و اعلام کرد که «مقوله‌ی «اصلاحیه»، دربست و بدون هیچ بحثی، مقوله‌ای نامشروع، غلط و غیرقابل قبول است».
حقیقی که فیلم آخرش «تفریق» قرار است در چهل و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو جشنواره کانادا به نمایش درآید در نامه خود نوشت:
«از قول شما و در ارتباط با فیلم «برادران لیلا» ساخته‌ی آقای سعید روستایی در خبرها آمده بود که از نظر شما توقیف این فیلم «به سازمان سینمایی ارتباطی ندارد» و مشکل «رفتار غیرقانونی» آقای روستایی است. در ادامه سخنان‌تان فرموده‌اید که اگر آقای روستایی مثل مانی حقیقی «که همین الان در بازار بین‌المللی شرکت دارند، برای دریافت پروانه نمایش اقدام می‌کردند، مشکلی به وجود نمی‌آمد.» از آنجایی که نام مرا در این بحث به میان آورده‌اید،‌ لازم می‌دانم نکاتی را برای روشن شدن مواضعم با شما در میان بگذارم:
یک) مقوله‌ی «اصلاحیه»، دربست و بدون هیچ بحثی، مقوله‌ای نامشروع، غلط و غیرقابل قبول است. هنرمند یک کشور آزاد حق دارد بدون مداخله‌ی دولت، به شکل شفاف و رو در رو، مردم مملکتش را مخاطب قرار بدهد، حرفش را بزند، و واکنش مخاطبین‌اش را مشاهده کند. در شرایط فعلی متاسفانه این اصل اساسی مطلقا فراموش شده و جای خود را به مذاکرات غیرشفاف پشت پرده و چانه‌زنی‌های جانکاه برای کم و زیاد کردن «اصلاحیه»هایی داده که اغلب کاملا سلیقه‌ای و دلبخواهی و ناعادلانه اعمال می‌شوند. از نظر من، چیزی که «نامشروع»، «غیرمتعارف» و «هنجارشکن» است خود ماهیت مقوله‌ی «اصلاحیه» است،‌ نه حق‌جویی فیلم‌ساز در برابر آن.
دو) در غیاب این حق بدیهی و واضح، مخالفت محکم و سازش‌ناپذیر یک فیلم‌ساز با اصلاحیه‌های شورای پروانه نمایش حق او است. اصلاحیه‌های شورای پروانه نمایش نه تنها آیات آسمانی نیستند، ‌بلکه اغلب حاکی از سوتفاهم‌های عمیق و وحشت بی‌دلیل اعضای شورا از مضامین فیلم مورد بحث‌اند. به همین دلیل است که بخش عمده‌ی این اصلاحیه‌ها اغلب مورد بحث قرار می‌گیرند و حتی گاهی، به درستی، پس گرفته می‌شوند.
سه) این که فیلم‌سازی تصمیم بگیرد، هر جا دلش بخواهد، اعلام کند با سانسور و قلع قمع فیلمش مخالف است نه تنها گناه نیست،‌ بلکه حاکی از شرف اوست. یادآوری می‌کنم که سینمای کشور را فیلم‌سازها می‌سازند و اعلام موضع آن‌ها در قبال فیلم‌هایشان، و دفاع آن‌ها از انسجام آثارشان، جای تقدیر دارد، نه سرزنش. این که لحن این سخنان با روحیات شما سازگار نیست بی‌شک مشکل فیلم‌ساز نیست، و نمی‌تواند مستمسکی برای شماتت او به حساب بیاید. در مقیاس جهانی، چیزی که خارج از عرف و غیرقابل قبول است توقیف یک فیلم به خاطر ابراز نظرهای آزادانه‌ی سازنده‌اش است.
چهار) مورد آخری که مایلم توجه شما را به آن جلب کنم سیاست تفرقه‌افکنی میان فیلم‌سازان است به نیت اعمال مواضع‌ سازمان سینمایی بر آن‌ها. فیلم «تفریق» متعلق به سینمای «اجتماعی» به معنای رایج آن نیست و بدیهی است که مضامینی که مطرح می‌کند از فضای فیلم «برادران لیلا» دور است. به همین دلیل، طبیعی است که‌ روال اخذ پروانه نمایش را با سهولتی نسبی طی کرده است. این به هیچ وجه به آن معنا نیست که حمایت من و همکاران دیگرم از حقوق همه فیلم‌سازها برای اکران فیلم‌شان، بدون هر گونه دخل و تصرف از جانب سازمان سینمایی، کاسته یا خدشه‌دار شده باشد. بدیهی است اگر بنا باشد سمت و سویی را برای حمایت و همبستگی انتخاب کنم، دستم را دور گردن همکاران عزیزم حلقه می‌کنم.
امیدوارم تمام کوشش خود را برای حل مشکلات عدیده‌ی سازمان سینمایی به کار بگیرید و مسئولیت خود را در اصلاح رفتار قهری وزارت ارشاد با هنرمندان را از یاد نبرید. و در پایان، از شما صمیمانه درخواست می‌کنم برای سرکوب هنرمندان دیگر، از نام من استفاده نکنید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *