بانیفیلم: چندی پیش و با بستری شدن محسن شایانفر تهیهکننده قدیمی سینما و تلویزیون در بیمارستان به دلیل بروز عارضه قلبی، بخشهایی از مشکلاتی که سازمان صداوسیما و زیرمجموعهاش سیمافیلم بر سر راه این تهیهکننده قرار داده بود مشخص و آشکار شد.
دیگر همه دستاندرکاران تولید سریال در تلویزیون میدانند که شرایط مواجهه سیمافیلم با سازندگان سریالها یکسان نیست!
این بخش از صداوسیما که وظیفهاش تولید و نظارات بر تولیدات نلویزیونیست، با انجام ندادن به موقع تعهدات مالی خود در قبال تهیهکنندگانی که با تلویزیون همکاری دارند، به شکل مستمر در ناراضیسازی عوامل تولید فیلم و سریال گام برمیدارد و اعتبار سازمان صداوسیما را نزد تهیهکنندگان خدشهدار میکنند.
محسن شایانفر یکی از تهیهکنندگان طرف قرارداد با سیمافیلم است که با بیمهری این زیرمجموعه تلویزیون روبرو و دچار آسیبهای روحی و جسمانی شده است. این تهیهکننده قدیمی و خوشنام به دلیل تنشهای بیشمار و استرس ناشی از سررسید شدن تعهدات مالیاش با عوامل تولید، و بیتوجهی مدیران سیمافیلم نسبت به انجام تعهدات مالی، دچار نارسایی قلبی و ناچار به انجام عمل جراحی قلب باز در بیمارستان امید تهران شد.
این مشکلات بهانهای شد تا سعید مطلبی سینماگر قدیمی در یادداشتی نسبت به اجحافی که تلویزیون و سیمافیلم در حق محسن شایانفر صورت داده، مطالبی را به رشته تحریر درآورد. مشروح یادداشت سعید مطلبی را بخوانید:
***
خدا را شكر ميكنم بابت استجابت دعاى همه همراهان و ياران كه يكصدا سلامتى يار مظلوممان آقاى محسن شايان فر را از درگاه احديت خواستار بودند و همچون ديگر عزيزان شادمانم كه اين مرد نجيب دوباره توانست رنگ خانه و خانوادهاش راببيند.
از ديروز تمام مدت در فكر هستم كه آيا حقيقتى را كه در مورد شرايط شايانفر ميدانم با دوستان به اشتراك بگذارم يا نه؟ چرا كه نميخواستم اين يك قطره شادى بابت زنده ماندن او و نجات از چنگال مرگ را در اين روزهاى ناشاد و اندوهبار از دوستان بستانم اما دم بستن و نگفتن حقيقت، اگر فردا روزى اتفاقى براى شايان فر بيفتد چنان بار سنگينى خواهد داشت كه نه من ناتوان، بلكه هيچكس ياراى تحمل آن را نخواهد داشت.
هرچه انديشيدم بيشتر باور كردم كه بيان واقعيت در مورد شرايط جسمانى شايانفر، امروز يك وظيفه انسانى است و با پوزش از اينكه عيش بازگشت شايانفر را در دل مهربان ياران منغص ميكنم، اجازه ميخواهم آنچه را كه ميدانم به عرض دوستان برسانم.
عزيزان، وضعيت آقاى شايانفر آن گونه كه پزشكش به طور خصوصى به من گفت بيشتر از آن كه به نظر ميآيد ناپايدار، شكننده و آسيبپذير است، اين را مينويسم تا هم خود بداند و بداند كه اگر مراعات نكند اين بار هيچ مفر و راه گريزى ازمرگ نخواهد داشت(متاسفانه) و نيز مسئوليت كسانى را كه باعث ايجاد اين شرايط براى محسن شايانفر شدهاند را به آنان يادآور شوم.
پزشك او ميگويد: فشارهاى عصبى، فكر دائم، استرس پايدار و متداوم، درونريزى و عدم بيان مشكلات، تمام ريشههاى اعصاب و روح و روان او را متلاشى كرده و قلب و مغز او در شرايطى است كه اگر وضعيت فعلى ادامه يابد و آقاى شايانفر نتواند مشكلات خود را فراموش كرده و هرگونه فكر و انديشه آزاردهنده را از ذهن خود دور كند. امكان زنده ماندنش بسيار كم و حتى نزديك به صفر است.
من ميدانم كه نميتوانم حريف شايانفر شده و او را به دنياى بىخيالى بكشانم (كه به گفته پزشكش گويا تنها راه نجات او از مرگ است)، ميدانم انسان مسئولى است و فكر و انديشه تعهداتى كه برعهده دارد لحظهاى اورا رها نميسازد، ميدانم كه اصولاً واجد چنان شخصيت و نيز اعتقاداتى كه نميتواند همچون دهها نمونه از اين نوع آدمها كلاً بيخيالى پيشه كند و هيچ چيز در اين دنيا برايش اهميت نداشته باشد.
من نيك ميدانم كه نميتوانم محسن شايانفر را وادار به اتخاذ شيوهاى در زندگيش كنم كه خلاف معتقدات و باورهاى اوست، بنابر اين ناچارم با كسانى كه باعث و علت اصلى وضعيت امروز محسن شايان فر هستند سخن بگويم و از تمام دوستان، ياران، همراهان، همكاران و هركسى كه اين نوشته را ميخواند تقاضا دارم شاهد من در فردايى باشند كه بىمسئوليتى و بدعهدى كسانى جان انسانى همچون محسن شايانفر را گرفت، اين نوشته براى آينده است و براى تاريخ و براى نجات جان يك انسان، اين تنها كاريست كه ازاين بنده ناتوان برميآيد.
خطاب من امروز مسئولان ارشد صدا وسيما هستند و جان محسن شايانفر هم امروز در دستان اين آقايان.
آقاى جبلى رئيس محترم صدا وسيما، آقاى جليلى معاونت محترم.
من بيش از ده سال است كه براى تلويزيون ايران فيلمنامه مينويسم، صادقانه بگويم كه در اين مدت از مسئولان اين تشكيلات جز احترام در مورد خودم چيزى نديدم و همين محبت و احترام اولين و بزرگترين دليل همكارى من با صدا وسيماست.
ميدانم شايد اين نامه باعث قطع اين همكارى شود اما، حتى اگر اين اتفاق هم بيفتد. من اخلاقاً، وجداناً، و شرافتاً ميبايد اين حقيقت را به استحضار شما برساند كه اگر اتفاقى براى محسن شايانفر بيفتد و اگر او دوباره راهى بيمارستان شود (كه اين بار قطعاً بازگشتى به خانه وجود نخواهد داشت) و صريح بگويم. اگر مرگ، محسن شايانفر را از ما بگيرد، تنها و تنها و تنها عامل و باعث آن. تلويزيون و بدعهدى و خلف وعده و لجبازى و عناد و دشمنى چندتن در اين تشكيلات با محسن شايانفر است.
ميدانم شما وارث اين تشكيلات و وارث بىسروسامانى آن هستيد، به انسانيت و شرافت شما مطمئنم، اما در زمانهاى كه شرافت و انسانيت در روش و رفتار بعضى از پيشينيان شما جايى نداشت، با بىرحمى و بيشرمى محسن شايانفر را كه مجموعهاى براى تلويزيون ساخته بود و براساس قراردادش و به اعتبار امضاء مسئولين وقت، تعهداتى را در مقابل عوامل سازنده به گردن گرفته بود، تنها و تنها در مقابل طلبكاران رها كردند، فروش خانه و اتومبيل و زيور آلات همسر و دخترش فقط توانست قسمتى از بدهىها را تامين كند. و فكر بقيه تعهدات و دل بستن و انتظار براى قولهاى بسامان نرسيده مسئولين، محسن شايانفر را به اينجايى رسانيده كه پزشكش خصوصى به من ميگويد، اگر همين وضعيت روحى و فكرى را داشته باشد حتى يك روز زنده ماندن را هم تضمين نميكنم.
در مقابل اصرار من كه ميخواستم بفهمم چكار بايد كرد پاسخ داد كه: بايد كلاً بيعار باشه. آقاى جبلى، آقاى جليلى.
شايان فر متاسفانه (از جهت دنياى امروز) نميتواند بيعار و بيغيرت باشد و تعهدات خود نسبت به ديگران را ناديده بگيرد، از شما هم كار شاق و غيرعقلايى نميخواهم، فقط دستور دهيد كه بررسى كنند و اگر به اين نتيجه رسيديد كه صدا وسيما به اين آدم مظلوم بدهكار است و اگر واقعاً به اين باور رسيديد كه مسئول شرايط امروز سلامتى شايانفر بدعهدى بعضى از مديران سيماست، شما شريك اين ظلم نشويد، چرا كه واهمه دارم شريك ظلم امروز، فردا مسبب مرگ و دقمرگ محسن شايانفر شود.
خدايا شاهد باش كه من وظيفهام را انجام دادم. بهايش هم هرچه باشد با دل و جان ميپذيرم.
والسلام
بدون دیدگاه