دو سال از درگذشت «نادر طالبزاده» گذشت. چهره سرشناس دنیای رسانهای قرن بیستویکم که موفق شد هسته مرکزی مبارزه با امپریالیسم فرهنگی را در کانونهای آزادیخواه جهان مستقر کرده و این شجاعت را به منتقدان نظم قدیم بدهد که با تصویرسازی حقیقی، در مسیر تعالی یک جامعه مستقل گام بردارند.
به گزارش ایرنا، نادر طالبزاده یک شخصیت چندوجهی برای نظام فرهنگی کشور بود. تحصیلات آکادمیک سینما از آمریکا داشت اما در عینحال، چندان خود را محدود به فعالیت سینمایی نکرد. آنچه سبب شده تا امروز نام طالبزاده، فراتر از جریان سینمایی، برای عموم مردم شناختهشده باشد، چارچوبههای مانیفستی است که وی در برهههای مختلف تاریخ به کار بست و سبب شد تا نظام فکری و فرهنگ سرزمینی ایران در دوره پس از انقلاب، با هدفمندی هوشمندانهتری به سراسر جهان مخابره شود.
طالبزاده بهواسطه سکونت یک دههای خود در آمریکا، آشنایی کاملی با جریان رسانهای این کشور داشت. تجربه علمی و عملی که وی در جوانی در آمریکا به دست آورده بود در کنار فعالیت فشرده در سالهای نخستین انقلاب سبب شد تا وی به آنالیز بهتری از شرایط فرهنگی حاکم بر جهان دست یابد. به همین جهت، نحله فکری و جریان عملکردی وی تا قبل از شهادت مرتضی آوینی، بیشتر دایرمدار کنشمندیهای اجرایی بود که از ساخت و تولید آثار سینمایی و مستند گرفته تا همکاری با تلویزیون را شامل میشد.
طالبزاده از تمام ظرفیتهای خود استفاده کرد تا انتقاد از نظام رسانهای آمریکا که پیشران سیاستهای این کشور بود را با چالشهایی جدی و بنیادی مواجه کندپس از شهادت آوینی، کنشمندی اجرایی، جای خود را به یک مانیفست ساختاری داد. طالبزاده از تمام ظرفیتهای خود استفاده کرد تا انتقاد از نظام رسانهای آمریکا که پیشران سیاستهای این کشور بود را با چالشهایی جدی و بنیادی مواجه کند. برای همین منظور، با تولید برنامهها، جشنوارهها و کنفرانسهایی، خطوط فکری موازی با این جریان را به راه انداخت و زمینهای را در جهان به وجود آورد تا تمامی متفکران و صاحبنظران منتقد این جریان رسانهای، فرصت و تریبونی برای بیان رسمی مخالفت خود داشته باشند.
با این جریانسازی، تبیین نگاه ضدامپریالیستی ایران به عنوان امالقرای جهان اسلام، نهادینهتر شده و در عین حال، توجه اندیشمندان بسیاری به این رخدادها معطوف گشت. این عملکرد سبب شد تا آمریکا و همپیمانان فکری این کشور، ایران را در جایگاهی ببینند که آنها را مورد هجمههای فرهنگی قرار داده است؛ رویکردی که تا آن زمان، تنها از آمریکا و کشورهای قدرتمند اروپایی صادر میشد اما این جریان از دهه ۸۰ به بعد، با ابتکارات طالبزاده در جهت نقد جریان رسانهای و همگام کردن اندیشمندان بزرگ جهانی با خود، شکل وارونهای پیدا کرد تا جایی که بسیاری از رسانههای آمریکایی با انعکاس دیدگاههای مطرحشده و نتایج این برنامهها، پرسشهایی چالشی را علیه سردمداران خود مطرح میکردند که تا آن زمان، سابقه چندانی در نظام رسانهای این کشور نداشته است.
طالبزاده بهتنهایی یک تیم متفکر بود که با نظم روز جهان آشنایی داشت. قواعد بازی رسانهای را میدانست و چون جسارت، بخشی از هویت ذاتی این فرد بود، هیچگاه در برابر تهدیدات و حتی پیشنهادات، سر خم نکرد و مسیری را پیمود که آوینی از او انتظار داشتدرواقع بیش از دو دهه، جریانی علیه هژمونی سلطهگرایانه آمریکا به وجود آمد که هیچ کشوری نتوانسته بود آن را در زمین دنیای مدرن امروزی علیه قدرتمندترین کشور جهان عملیاتی نماید. این دستاورد، گستره وسیعی داشت و علاوه بر منکوب کردن سیاستهای فرهنگی اشتباه امپریالیسم، دیگر وجوه سیاسی، نظامی و اقتصادی این بلوک قدرت را با ارائه اسناد و مدارکی جدید، به باد انتقاد میگرفت.
نگاهی که طالبزاده با این مجموعه ابتکارات خود به جریان غالب فرهنگی جهان داشت، برخلاف رویکرد آمریکا و کشورهای اروپایی، شکل انتحاری و دفعی نداشت بلکه به شیوهای خزنده و مستمر، شهروندان این کشورها و طرفداران سیاستهای آنان را آگاه کرده و بدین ترتیب، با یک فرهنگسازی مدون و هوشمندانه، زمینههای تضعیف پایههای امپریالیسم را از درون همان کشورها رقم میزد. بهطوری که میبینیم میزان انتقادات عمومی به جریانسازیها و بدعتهای فرهنگی در آمریکا و اروپا، طی ۲ دهه اخیر تا چه اندازه رشد پیدا کرده و به استخوانی در گلوی این نظامها تبدیل شده است.
مزیت این برنامهها آن بود که با ابزارهای مختلفی ارائه میشد که در قالب برنامه تلویزیونی، همایش، کنفرانس و جشنواره، خود را نشان میداد. دیگر مزیت این جریانسازی آن بود که برخلاف بسیاری از پروژههای مشابه، باریبههرجهت نبودند و به قصد تاثیرگذاری عملیاتی میشد. این مجموعه برنامهها سبب شد تا منتقدان نظم قدیم جهان، یکدیگر را در سطح جهان پیدا کرده و به یک هسته مرکزی علیه امپریالیسم تبدیل شوند. ضمن اینکه گزارشهای بسیاری از تدوین و آمادهسازی برنامههایی مشابه با راز، جشنواره عمار و . . . که ماهیتی ضدآمریکایی دارند در کشورهای دیگر به دست رسیده که نشان از گسترش هدفمند این جریان رسانهای دارد.
طالبزاده بهتنهایی یک تیم متفکر بود که با نظم روز جهان آشنایی داشت. قواعد بازی رسانهای را میدانست و چون جسارت، بخشی از هویت ذاتی این فرد بود، هیچگاه در برابر تهدیدات و حتی پیشنهادات، سر خم نکرد و مسیری را پیمود که آوینی از او انتظار داشت. درواقع پرچم عدالتخواهانهای که آوینی برافراشته بود، تا سالیان دراز توسط طالبزاده در اهتزاز قرار داشت و حالا مشی فکری این تئوریسین در قالب برنامههایی چون جشنواره عمار، مامن آزادگانی است که در تلاش هستند تا ترسیمگر درستی از حقایق جهان باشند. و این همان جریان ماتاخری است که طالبزاده ایجاد کرد و اجازه نداد تا همه چیز با رفتن او، از بین برود.
امروز، طالبزادههای بسیاری در ایران و جهان ظهور کردهاند و تا برافراشتن بیرق یک الگوی مستدل در نظام رسانهای و فرهنگی جهان، از پای نخواهند نشست. این راه دهههاست که با مجاهدتهای آوینی و طالبزاده برای عدالتخواهان جهان هموار شده است پس گزاف است اگر تصور کنیم آوینی و طالبزاده دیگر در میان ما نیستند. آنها پایهگذاران سیستمی هستند که هر روز بیشتر برای امپریالیسم جهانی خطرناک میشود و ضریب آگاهی مردم جهان را از بابت ظلمی که در حقشان میشود، افزایش میدهد.
بدون دیدگاه