مریم امیرجلالی که به گفته خودش مدت هاست به دلیل شرایط کرونا از ایفای نقش در فیلم و سریال ها فاصله گرفته است، می گوید: کار نمی کنم چون دوست دارم سلامت باشم. سینما و تلویزیون کجا به فکر ماست و اگر بیمار شویم آیا هزینه بیمارستانمان را می دهد؟
مریم امیرجلالی ـ بازیگر سینما و تلویزیون ـ که پیش تر اعلام کرده بود تا کرونا تمام نشود کار نمی کند، در گفت و گویی با ایسنا درباره اینکه این روزها چه می کند؟ خاطرنشان کرد: اولاً به دلیل شرایط کرونایی کار نمیکنم، ضمن اینکه سینما و تلویزیون کجا به فکر ما هنرمندان است که اگر بیمار شویم، آیا هزینه بیمارستان ما را میدهد؛ حتی قراردادهایی که با ما می بندند همیشه قسط آخرش جا می ماند و پرداخت نمی شود. پس چه کاری است که من خودم را به خطر بیندازم و اصلا برای چه کسی کار کنم؟! آدم در جایی کار میکند که قدرش را بدانند.
این هنرمند در عین حال گفت که مردم را دوست دارم اما نمی توانم به خاطر مردم زندگی ام را فدا کنم. مردم راحت پای تلویزیون هایشان نشستهاند و لذت می برند ولی آن سوی ماجرا را نمیدانند. مسوولان برای کسانی که برای مردم جان می کَنند، ارج و قربی قائل نیستند. زمانی ما در اداره کار می کردیم، وقتی کار درست انجام میدادیم تشویق و پاداش پشتش بود و از همه نظر تامین بودیم، اما الان چه؟ فرض مثال من بروم سر یک سریال کار کنم، در یک محیط ۶۰ متری که ۷۰ نفر عوامل در آنجا هستند اگر به کرونا مبتلا شوم، چه کسی میخواهد جوابم را بدهد؟
وی سپس به مرحوم عزت الله مهرآوران و اینکه این هنرمند سر کار به کرونا مبتلا شد، اشاره کرد.
امیرجلالی گفت: مگر زنده یاد مهرآوران سر کار کرونا نگرفت و همان جا مبتلا نشد؟ البته ایشان مقصر خودش بود، نباید کار میکرد چون هم خودش بازنشسته بود و هم همسرش. می توانست با کمترین امکانات حداقل سلامتی اش را حفظ کند، البته قبول دارم شرایط سخت است. یکسری از هنرمندان منبع درآمدی ندارند، بازنشستگی ندارند و مجبورند کار کنند و متاسفانه اکثرا مستاجر هستند و چاره ای جز کار کردن ندارند.
بازیگر سریال های «متهم گریخت»، «خانه به دوش»، «ترش و شیرین»، «چاردیواری»، «زیر هشت»، «روزای بد بدر»و … در تکمیل همین صحبت ها تصریح کرد: هنرمندی که اجاره خانه پرداخت میکند، از کجا بیاورد و کار نکند. حالا بالاخره ما یک حقوق بازنشستگی از اداره میگیریم. ۳۰ سال زحمت کشیدیم و کار کردیم ولی باز هم دستمزدی که باید را نمی دهند. حقوق بازنشستگی من بعد از ۳۰ سال و ۶ ماه جان کندن و پشت میز نشستن تازه به چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسیده است که البته کمی اضافه شد و به ۵ میلیون و ۷۰۰ رسید اما یک ماه بیشتر ندادند و همان چهار میلیون و پانصد را به ما میدهند. در این شرایط که همه درگیر هستند و فکرشان مشغول است برای چه کسی باید کار کرد. دلیلی ندارد من بنشینم جوجه کباب میل کنم و غذای آنچنانی بخورم، نمی خورم، در همین حدی زندگی می کنم که دارم اما حداقل دوست دارم که سلامت باشم.
این بازیگر در بخش دیگری از صحبت هایش درباره اینکه آیا صحبت خاصی خطاب به رئیس جدید سازمان صداوسیما (پیمان جبلی) دارید؟ خاطرنشان کرد: اصلا آقای جبلی را نمی شناسم. مشکل اینجاست که اغلب مدیران ما منطقی نیستند و بلافاصله که حرف حق شنیده میشود، به لیست سیاه می رویم. البته من دو سال است که در لیست سیاه هستم نه اینکه ممنوعالتصویر باشم خیر، ولی گاهی اوقات جاهایی است که آدم تحمل ندارد و دوست دارد حرفش را بزند. من اصلاً با سیاست کاری ندارم و حوصله این کارها را هم ندارم، ولی وقتی حرفی هم زده میشود به آقایان برمیخورد. الان آقای جبلی تشریف آورده اند می خواهند برای صداوسیمای ما چه کاری انجام بدهند؟ آیا میخواهد بهتر از آقایان ضرغامی و علیعسکری باشد؟ خب بفرمایید. 100 درصد مردم ما هم راضی هستند که ایشان سر و سامانی بدهد. همکاران من هم راضی اند چون اغلب در تنگنا زندگی میکنند.
او در عین حال خطاب به پیمان جبلی اظهار کرد: حداقل ایشان مسئولیتی را عهده دار باشند و به مسائل و تمام برنامه های تلویزیون و به این ارتباطات به وجود آمده که هر کسی می آید سر کار پسرخاله و دخترخاله اش را می آورد، رسیدگی کند. تلویزیون هم مثل خیلی جاها پارتیبازی شده است. اکثر کارگردان ها، تهیه کننده ها و دستیار برنامه ریزها سعی می کنند فک و فامیل شان را سرکار بیاورند. باید به این جریانات رسیدگی شود. مثلاً سر فلان سریال میگویند فلان نقش برای مریم امیرجلالی خوب است اما دستیار کارگردان آنجا نشسته و میبینیم مثلاً با بازیگر دیگری راحت تر است و میگوید مریم امیرجلالی بی اخلاق است و اصلاً اخلاق ندارد، چرا این اتفاق می افتد؟ چون ارتباط هست.
امیرجلالی در پایان صحبت هایش گفت: منِ بازیگر، مریم امیرجلالی، هیچ ارتباطی با جایی ندارم، با هیچ کسی رفت و آمد ندارم، با هیچ بازیگری در تماس نیستم. تنها بازیگرانی که با آنها رفت و آمد داشتم، مرحوم فتحعلی اویسی و سیروس گرجستانی بودند که آنها هم از دنیا رفتند؛ والسلام. دیگر با هیچ احد و الناسی نه رفتی دارم و نه آمدی ،چون آنقدر از آدم ها ضربه دیدم و رنجیدم که حد و حساب ندارد.
بدون دیدگاه