19:14

چهار سال پیش بود که «مرگی بسیار آرام» سیمون دوبووار را روانه بازار کتاب ایران کرد؛ سیروس ذکاء اما حالا مدتی است که خود نیز با مرگی آرام و بی‌صدا کتاب‌ها و ترجمه‌هایش را برای‌مان به جا گذاشته و رفته است.

به گزارش ایسنا، می‌گویند که حتی در صفحه ناشر اغلب آثارش نیز خبری از درگذشت او دیده نشده است؛ اولین مترجم آثار آندره مالرو به فارسی اما در روز سه‌شنبه (۲۲ آذر) از دنیا رفت. علت درگذشت سیروس ذکاء در دانشنامه فارسی «کهولت سن» و در برخی صفحات دیگر «بیماری گوارشی» ذکر شده است.

سیروس ذکاء در سال ۱۳۰۵ در تبریز متولد شد. او در دانشگاه در رشته علوم سیاسی تحصیل کرد و پس از آن به عضویت در وزارت امور خارجه درآمد. ذکاء از مأموریت خارج از کشور استفاده کرد و در آن‌جا به تحصیل ادامه داد و دکتری گرفت.

دو سال دوران دانشکده حقوق برای سیروس ذکاء با ایرج افشار گذشت. او پس از آن به رشته علوم سیاسی رفت و ایرج افشار به رشته علوم قضایی؛ با این حال اما باز هم اغلب روزها با هم بودند. گفته می‌شود دفتر مجله «جهان نو» یکی از پاتوق‌های‌ آن‌ها بوده. او در دهه ۲۰ هم با افرادی مثل مرتضی کیوان، علی‌اکبر کسمایی، علی کسمایی، محمدجعفر محجوب، مصطفی فرزانه، هوشنگ ایرانی، محمود تفضلی، غلامحسین غریب و دیگران نشست‌های دوره‌ای فرهنگی در باب ادبیات و هنر برگزار می‌کردند.

سیروس ذکاء از کسانی مثل عبدالحسین زرین‌کوب، جعفر شریعتمداری، مرتضی کیوان، محمدعلی اسلامی ندوشن، محمدجعفر محجوب، اصغر فتحی، علی‌اکبر کسمایی، مصطفی فرزانه، جمشید بهنام، امین عالی‌مرد، حسین یزدانیان و … بود که آثارشان در دوره‌های اول مجله «جهان نو» چاپ شد.

محمدعلی اسلامی‌ندوشن در جلد سوم کتاب «روزها» (ص‌١٤٩) آورده است: «ذکاء شش ماهی پیش از من به پاریس آمده بود. گذشته از آن، در خودِ تهران هم یک فرانسه‌دان قابل بود و از این بابت می‌شد به او تکیه کرد…».

از آثار سیروس ذکاء در زمینه ترجمه می‌توان به «گفتار درباره منشأ عدم مساوات در میان مردم» ژان ژاک روسو، «مائده‌های زمینی» آندره ژید، «وسوسه غرب» آندره مالرو، «سرنوشت بشر» آندره مالرو، «روان‌شناسی تجربی» پل فرس، «تاریخ بزرگ جهان (جلد نهم)» کارل گریمبرگ [و دیگران]، «دخمه‌های واتیکان» آندره ژید، «فاتحان» آندره مالرو، «حماسه‌سرای تمدن‌ها، گائتان پیکون» آندره مالرو، «درختان بلوطی که می‌افکنند (از جلد دوم ضدخاطرات)» آندره مالرو، «ادبیات هند» لویی رنو، «آیینه اوهام (جلد دوم ضدخاطرات)» آندره مالرو، «راه شاهی» آندره مالرو، «داستایفسکی» آندره ژید، «دوران تحقیر» آندره مالرو، «حمله به آسیاب (از کتاب شب‌های مدان)» امیل زولا، «درباره فن شعر (خطابۀ کلژ دو فرانس)»، پل والری، «مرگی بسیار آرام» سیمون دوبووار، «سمفونی پاستورال» آندره ژید، «خشم و ناتوانی (داستان‌های کوتاه جهان)» گوستاو فلوبر، راینر ماریا ریلکه و دیگران و … اشاره کرد.

ذکاء علاوه بر ترجمه دستی در نوشتن نقد هم داشت، مقاله «آینده و پژوهش درباره حافظ: ۱- غمزه صراحی» (مجله آینده، سال سیزدهم، آبان تا اسفند ۱۳۶۶) از آثار او در این زمینه است.

او شش سال قبل در گفت‌وگویی با مجله «بخارا» درخصوص ترجمه گفته بود: «همان‌طور که قبلا گفتم، ترجمه اصولا کار دشواری است و متأسفانه در ایران آن را آسان تصور می‌کنند و برخی از کسانی که دو سه سالی یک زبان خارجی را خوانده‌اند، به خودشان اجازه می‌دهند سراغ ترجمه آثار ادبی بروند. توصیه‌ام به مترجمان تازه‌کار این است که تا به یک زبان خارجی از هر حیث مسلط نشده‌اند، برای کسب پول یا شهرت دست به کار ترجمه نزنند، چون احتمالا بعدها خودشان پشیمان خواهند شد.»

«مرگی بسیار آرام» سیروس ذکاء را با خود برد
سیروس ذکاء، علی دهباشی، کریم امامی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *