جبار آذین
رئیس جمهور منتخب آقای پزشکیان، گرچه در شعار و اجرا همچنان پرچم وفاق ملی را در دست دارد و به رغم تلاش‌های او و یارانش، وفاق ملی‌اش، به جای وفاق ملی و مردمی به وفاق نیم‌بند و نسیه و موقت برخی احزاب و گروه‌ها و جریان‌های سیاسی ذینفع در دولت منجر شده و آن‌ها در حالی که چشم دیدن یکدیگر را ندارند، به ناچار بر سر یک سفره نشسته‌اند، اما برخی از همین‌ها، حتی به همین شعار و سفره و تقسیم غنایم، راضی نیستند و به تندی در همان مسیر پیشین و در جهت منافع خود حرکت می‌کنند و مسیر آن‌ها از مسیر وفاق نیم بند کنونی و حتی مسیر رئیس جمهور جداست و گاه در برابر رئیس جمهور هم می ایستند.
در واقع چنانچه پزشکیان در گفتار و اجرای برنامه های دولت خود که ممکن است با منافع تندروهای جناح‌های مختلف همسو نباشد، ضدِ او می‌شورند. این وضعیت در همه جای مملکت که از منظر اجرا با دولت مرتبط است، وجود دارد.
نمونه شاخص آن اوضاع اسفبار فرهنگ و هنر و سینما و انتخاب یک وزیر اشتباهی برای ارشاد و انتخاب اشتباه این وزیر با گزینش یک اشتباهی مانند خود برای ریاست بر سینمای بیمار کشور است و‌ متاسفانه این راه و روند اشتباهی از سوی جناب وزیر باز هم تکرار خواهد شد، چون اشتباهی است.
بویژه جا به جایی های صورت گرفته که ادامه دارد، بدون هیچگونه تغییر و تحول است و باند حاکم بر سازمان ‌‌مستعمل سینمایی، همان مافیای زمان ریاست رئیس اشتباهی قبلی این سازمان است و رئیس کنونی آن، مجری دیکته‌ها و فرامین آن است. به همین دلیل است که رئیس جمهور در انجام برنامه هایش به توفیق نمی رسد و از هر اقدام مثبتی که صحبت می‌کند، پیش از آنکه رنگ اجرا را ببیند، در نطفه خفه می‌شود.
تندروها صرفنظر از نیت خیر بعضی از آن‌ها، ضد دولت چهاردهم، شمشیرها را از زیر و خنجرها را از رو بسته‌اند. نمونه دیگر این ضدیت ها و مخالفت‌ها و هجمه‌ها، واکنش‌ها نسبت به سخنان پزشکیان، مبتنی بر رفع فیلترینگ در کشور است که مخالفان با تعابیر و برداشت‌های خاص خود و تکیه بر برخی موارد نادرست که در فضای مجازی رخ داده و می‌دهد صدا و تظاهرات کردند. درحالی که واقعیت چیز دیگر است. اینکه مخالفان آزادسازی فضای مجازی از چنگ فیلترینگ، ممکن است نگران پیامدهای بد و آسیب رسان این فضا توسط مخالفان و دشمنان ایران و ایرانیان و فرهنگ و باور جامعه باشند، قابل درک و احترام است، کاش مسئله همین بود و پای سیاست و منافع و قدرت در کار نبود که هست.
حقیقت این است که نمی توان و نمی‌شود، درهای فضای مجازی را بست و مانند دیگر موارد، صورت مسئله را پاک کرد.
راهکار راهبردی، مدیریت این فضا با تکیه بر علم و فرهنگ و خرد و توجه به نیاز جامعه و بخصوص نسل‌های نوجوان و جوان است و نمی شود با اعتراض به رئیس جمهور و تحصن و تظاهرات، مسائل فضای مجازی را حل کرد.
باید باور داشت که هیچ کس، هیچ انسان و هیچ ایرانی و هیچ متدینی در فضای مجازی به دنبال فسق و فجور نیست و نباید وجود چند منحرف و چند گروه و جریان کجرو را به تمام جامعه تعمیم داد و این امکان ارتباط و تحول اجتماعی را نادیده گرفت و به سمت آن سنگ پراند.
فضای مجازی، شیطان نیست، اما شیاطینی آن را به بازی سوداگری می‌گیرند، ولی این فقط یک روی آن است و در روی دیگر آن فرشته‌ها و نیک‌ورزی‌ها قرار دارند.
به همین دلایل نباید صرفاً نیمی از رخ آن را دید و هزاران تشکل و گروه علمی و فرهنگی و هنری و آموزشی و دینی و مذهبی و…. را نادیده گرفت.
خردمندی در نظاره علمی تمام رخ آن است و راه تمیز و سلامت بودن و ماندن آن، مدیریت تخصصی فرهنگی و اجتماعی است. نه حاشیه و جنجال‌سازی، که دود آن به چشم مردم می رود و در شرایط حاضر دست‌های نیک‌اندیشان جامعه و دولت را می‌بندد.
لطفا با حبس فضای مجازی، عزت و حرمت و شخصیت و باورهای مردم و جوانان و نوجوانان را به جای مدیریت و هدایت، حبس نکنید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *