یادداشت
حسین هاشم پور
سرانجام یکی از مدیرانی که دهه هاست در مهم ترین ارکان حاکمیت حضور دارد متوجه یک شکاف عمیق شد و آن را به زبان آورد.
چند روز پیش ، ريیس مجلس شورای اسلامی در دیدار با سینماگران گفته است: “متاسفانه در حال حاضر فاصله زیادی بین هنرمندان و مسئولان وجود دارد و این فاصله به جامعه نیز تعمیم داده می شود. در واقع آغاز فواصل موجود در جامعه از نخبگان هنری و مدیریتی نشئت می گیرد و آثار آن را در جامعه می بینیم.”
آقای محمد باقر قالیباف با اذعان به اینکه حتما این اشکال را می پذیرم که مقصر اصلی ما مدیران هستیم، اظهار کرد: ” از سوی دیگر خواهش من این است که فعالان عرصه فرهنگ و هنر نیز در میان خود کنکاش کنند که آیا آن ها در به وجود آمدن این فاصله سهمی دارند یا ندارند؟ ”
یک:
پذیرش فاصله افتادن میان هنرمندان و مسئولان امر مبارکی است، چون تجربه این سالیان می گوید که معمولن مدیران با این توهم روبرو هستند که در قلب مردم جای دارند و هر بلایی سر خلق خدا بیاورند هم از محبوبیت شان کاسته نمی شود، لابد بر اساس همین توهم است که هیچگاه هیچ مسئولی استعفا نمی دهد!
دو:
اما پرسشی که رئیس محترم مجلس در پایان همین اعتراف تاریخی خود طرح کرده اند مایه حیرت است: او پرسیده است آیا هنرمندان در شکل گرفتن این فاصله سهم دارند؟
حتی طرح این پرسش، آن اعتراف دل خوش کنک بالا را خدشه دار می کند؛ هنرمندان سال هاست در چارچوب خط قرمز های سلیقه ای و رو به گسترش نفس می کشند و دم برنمی آوردند و هر روز در حال تطبیق دادن خود هستند!
مثلا وزارت ارشاد متولی امور هنر است اما مجوزهایش تا دم در وزارتخانه اش هم رسمیت ندارد، همین وزارت ارشاد به کتاب و نمایشی که بیست سال پیش مجوز داده بود امروز مجوز نمی دهد و … مبحث معیشت هنرمندان و سفره هر روز کوچک ترشان هم که روشن تر از آفتاب پیداست، واقعن سهم تراشیدن برای هنرمندان در خلق این فاصله بی انصافی محض نیست؟
سه:
آقای قالیباف! روزگاری بود که بخشی از اهالی فرهنگ و هنر که دگر اندیش و روشنفکر خوانده می شدند منتقد مسئولین به شمار می آمدند، اما امروز حتی هنرمندانی که به هنرمندان انقلاب شهرت دارند فاصله و اعتراض شان را رسانه ای می کنند، کافی ست گفته های اخیر چنین نام هایی را جستجو کنید…
وقتی عموم یک جامعه از حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر که میز و قدرت دارند نالان هستند آیا انگشت اتهام را باید به سمت جامعه گرفت؟!!
چهار:
آقای قالیباف در دوره شهرداری قدم هایی برای هنر برداشته که ۲۱ اردیبهشت ۹۶ در جریان انتخابات ریاست جمهوری در یادداشتی با عنوان “نامزدها نمی دانند برای هنر چه کرده اند” به آنها اشاره کردم، او اکنون رسالت مهمی به دوش دارد؛ او متوجه این شکاف بزرگ شده و اتفاقن در جایگاهی نشسته که می تواند به ترمیم و اصلاح همت کند؛ ریشه بسیاری از تلخ کامی ها و نارضایتیها در قوانین و نگاه تبعیض آمیز است،باید دید مجلس که حالا دولت هم سو دارد می تواند قوانینی تصویب کند تا برای جامعه فرهنگ و هنر امنیت شغلی و اطمینان خاطر به وجود آورد؟
بدون دیدگاه