10:45

جواد کراچی

گوهر پاک بباید که شود قابل فیض
ورنه هر سنگ و گلی لؤلو مرجان نشود

شیراز، شهر عارفان و شاعران و شهر تاریخی ایران این روزها بر پرده سینماهای کشور نه با نام ملک الکلام و افصح المتکلمین‌اش و نه با نام خواجه اسرارش و نه با نام سیبویه و شیخ روزبهان‌اش، بلکه به یمن هنرمندی اصغر آقا با نام قهرمان و زندان عادل آبادش بر سر زبانهاست.
این شهر تاریخی، این روزها دستخوش کشاکشی دیگر نیز قرار گرفته که هویت تاریخی آن را مغشوش نموده.
تصاویری چرک، مردمانی عصبی، دروغگو و مادی‌نگر. حاصل زحمات کارگردانی است که تا کنون چندین جایزه مهم سینمایی را در پرونده خود دارد.
از آن سوی خانم آزاده مسیح زاده فیلم مستند دو سر باخت دو سر برد ( ۱۳۹۷) را ساخته که بی شک طرح مستند و تحقیق پرونده این موضوع را ثبت نموده است..

دست مریزاد اصغر آقا.
خسته نباشید خانم مسیح زاده.

قربانیان چنین حوادثی کم نبوده و کم نیستند. چه بسا افرادی مسیر زندگی‌شان بر اثر چنین شباهت‌هایی تغییر کرده و راه دیگری را پیموده‌اند.
آنچه که از مدارک موجود مشخص می‌شود آن است که از سالهای ۱۳۹۲ تا کنون و در مقاطع مختلف این پرونده بوسیله استاد و کارآموز رشته سینما در جدالی نابرابر و کشاکشی نابرابر در جریان بوده است. سخنان آقای کاوه رضوانی راد وکیل آقای فرهادی گویای این مدعاست.
در اغلب کشورهای پیشرفته در چنین مواردی هیات‌های ذیصلاح مسئولیت بررسی چنین پرونده‌هایی را به عهده می‌گیرند.
به عنوان نمونه در کشور آلمان در دوران نه چندان کوتاه مدت صدارت خانم انگلا مرکل با آشکار‌سازی نمونه‌ای بسیار کوچک از طرف احزاب اپوزیسیون همراه بود که منجر به اخراج چند وزیر گردید.
خانم فرانسیسکا گفای
خانم آنهته شووان
آقای کارل تئودور گوتنبرگ
این وزیران در تز دکترای خود چند جمله را نوشته بودند که نام نویسندگان آن جملات را حذف کرده بودند. و در نهایت پارلمان آن کشور تصمیم به اخراج این وزیران گرفت.
حالا – به گفته خانم مستندساز- نه چند جمله، بلکه کل داستان «قهرمان» فقط از ژانر مستند به ژانر داستانی تبدیل کرده است بی‌آنکه کوچک‌ترین اشاره‌ای به این فیلم مستند شود. ایکاش فرهادی نام دانشجوی خودشان را در تیتراژ تنها به صرف تشویق آورده بودند تا ادای دینی هم به ایشان کرده باشند.
نارضایتی اهالی شیراز که شهرشان را بیغوله‌ای بی در و پیکر در فیلم «قهرمان» معرفی کرده‌اند را هم نباید فراموش کنیم.
شهر شیراز را اینچنین بی‌پروا خراب و لگد‌مال کردن کار هنرمندانه‌ای نبوده و نیست.
ایکاش ایشان به شهرهای حاشیه‌ای کلان شهرهای بزرگ که مملو از چنین خلافکاری‌ها و
حوادثی است می‌رفتند و سکوت و خلوت شهر رازها را اینچنین آلوده نمی‌کردند.
امیدواریم که شاهد ساختن فیلم‌های بهتری از آقای فرهادی باشیم و نه اینکه به شوق اسکار و کن چشم بر همه زیبایی‌ها و خوبی‌های این خطه هنرمند‌پرور کشورمان ببندند.
آب و هوای شیراز، گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار لیمو می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و نارون می‌پیچد، بادام بن را در بهمن ماه غرق در شکوفه می‌کند و از همه بالاتر، آتش زبانه کش ذوق را دامن می‌زند.
این جملات را روانشاد محمد بهمن‌بیگی از خودش به یادگار گذاشته.
روضه خلد برین خلوت درویشان است
مایه محتشمی خدمت درویشان است

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *