یک استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: سعدی با تبحر در قالبهای گوناگون شعری، چهرهای یگانه در تاریخ ادبیات فارسی است و آثارش از جنبههای مختلف ادبی، کمنظیر و گاه بینظیر بهشمار میروند.
جواد مرتضایی در گفتوگو با ایسنا با تاکید بر چندبعدی بودن تواناییهای سعدی در حوزه ادبیات فارسی اظهار کرد: بدیهی است که بسیاری از شاعران و ادبای ما تنها در یک ژانر یا قالب شعری تبحر دارند، اما سعدی چهرهای یگانه در تاریخ ادبیات فارسی است که در قالبهای گوناگون شعری از جمله غزل، قصیده، قطعه، رباعی، مفردات و دیگر گونههای ادبی، چنان مهارتی از خود نشان داده که آثار برجستهاش را میتوان کمنظیر و حتی بینظیر دانست.
وی با اشاره به گستره آثار سعدی در قالبها و ژانرهای مختلف ادبی گفت: در تاریخ ادبیات فارسی نظیری برای سعدی نمییابیم که بتواند در قالبها و ژانرهای مختلف، داستانهایی بیافریند و پس از او نیز کمتر شاعری توانسته به پای آثار جاودانهاش برسد. سعدی نهتنها در شعر بلکه در نثر هم چیرهدست بوده و توانسته است در هر دو عرصه آثار فاخر و مانایی خلق کند.
مرتضایی با پرداختن به جایگاه بوستان سعدی در میان آثار مثنوی فارسی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم به قالب مثنوی بپردازیم، بوستان سعدی که در این قالب سروده شده است را میتوان هموزن شاهنامه فردوسی دانست. با این تفاوت که شاهنامه اثری در ژانر حماسی و بوستان سعدی سرشار از حکمت، اخلاق، تربیت و اندرزهای اخلاقی است. در بوستان، سعدی با بهرهگیری از زبان فاخر و آهنگین مثنوی، مفاهیم بلند اخلاقی، اجتماعی و انسانی را با زبانی شاعرانه بیان کرده و به همین سبب، این اثر همچنان در میان آثار تعلیمی فارسی جایگاهی ممتاز دارد.
وی در خصوص تنوع قالبهای شعری در آثار سعدی بیان کرد: شاعران بزرگی همچون حافظ، فردوسی، خاقانی و دیگر نامداران عرصه ادب معمولاً در دو یا سه قالب شعری درخشان ظاهر شدهاند، اما سعدی در بیشتر قالبهای شعری حضوری پررنگ و اثرگذار دارد. این تنوع و تسلط نشانهای از نبوغ، وسعت ذهن و عمق دانش او در حوزه ادبیات و زبان است.
گلستان سعدی نمونهای بیبدیل از نثر مسجع فارسی است
این استاد دانشگاه در مورد نثر فاخر سعدی تصریح کرد: گلستان سعدی نمونهای بیبدیل از نثر آهنگین و مسجع فارسی است؛ نظمی که در دل نثر، بدون آنکه معنا و پیام حکایات سعدی قربانی سجع و موسیقی کلام شود، جای گرفته است. نثر گلستان روان و ملایم است و در عین آهنگین بودن با خواننده همراه میشود بیآنکه سنگین یا تصنعی جلوه کند. این ویژگی هنر ویژهای است که کمتر نویسندهای توانسته در آثار خود تحقق بخشد.
وی با اشاره به محتوای گلستان افزود: گلستان مشتمل بر هشت باب است که هر یک به موضوعاتی میپردازد که انسان همواره با آنها درگیر بوده است؛ از اخلاق و تربیت گرفته تا عشق، جوانمردی، سیاست، تعلیم و تربیت و رفتارهای اجتماعی. از همین روست که این اثر در تمام دورانها خواندنی و سودمند باقی مانده است. نثر ساده و بیتکلف آن برای مخاطب امروز نیز همچنان قابل فهم است. همین ویژگی باعث شده که آثار سعدی را «سهل ممتنع» بنامند؛ آثاری که در نگاه نخست آسان مینمایند اما آفرینش آنها دشوار است.
مرتضایی ادامه داد: پس از گلستان حدود ۷۳ اثر دیگر همچون بهارستان از جامی و پریشان از قاآنی، به تقلید از آن نگاشته شد، اما هیچیک نتوانستند به موفقیت و محبوبیت گلستان دست یابند. نثر درخشان گلستان چنان است که با گذشت بیش از هفت قرن، همچنان زبان سعدی برای ما قابل درک است و این نشانگر شاهکاری بیبدیل و ناشی از تسلط بیمانند سعدی بر زبان فارسی است.
وی در خصوص ویژگیهای زبانی گلستان عنوان کرد: در گلستان جملهبندیها بهگونهای است که با جان آدمی در میآمیزد و محتوای اثر نیز ریشه در زندگی واقعی دارد. این خصوصیات باعث شده که بسیاری از عبارات گلستان به ضربالمثلهای رایج در زبان فارسی بدل شوند.
سعدی جامعهشناس زمانه خود بوده است
این استاد زبان و ادبیات فارسی با نگاهی جامعهشناسانه به آثار سعدی گفت: بیشک میتوان سعدی را جامعهشناس دوران خود دانست، چراکه در گلستان اوضاع فردی و اجتماعی عصر خویش را به زیبایی ترسیم کرده است. افزون بر آن سعدی قریب به ۳۰ سال جهانگردی کرده، شهرها و کشورهای مختلف را دیده و تجربیاتی گرانبها اندوخته که همه را در آثار خود بازتاب داده است. او بهخوبی روحیات انسانها را شناخته و از آنها سخن گفته است و شاید به همین دلیل است که آثارش چنین جهانی و ماندگار شدهاند.
مرتضایی در خصوص قالب قصیده در آثار بیان کرد: سعدی در قالب قصیده از نظر فرمی دگرگونی چشمگیری ایجاد نکرد، اما در محتوا و مضمون، تحولی ژرف پدید آورد. در حالی که فلسفه اصلی سرایش قصیده در ادب فارسی مدح شاهان بوده، سعدی در قصاید خود صرفاً مدحگو نیست. او به سبب جایگاه و احترام والایی که نزد پادشاهان فارس داشته، بیپرده به پند و اندرز آنان پرداخته و این خود امری استثنایی در سنت قصیدهسرایی است. برخلاف بسیاری از شاعران درباری که تنها در مدیحهسرایی میدرخشیدند، سعدی حتی در مدح نیز اندرز میگفت و راهی متفاوت در پیش گرفت.
وی با اشاره به فضای درباری آن دوران افزود: در فضای دربار، شاعران ناچار بودند پادشاهان را با اغراق ستایش کنند و کسی جرأت پند دادن به آنان را نداشت. از این رو میتوان سبک انتقادی سعدی در قصایدش را جسورانه و ستودنی دانست. شجاعت در بیان حقایق یکی از مهمترین ویژگیهای سعدی است؛ او اهل تعارف و چاپلوسی نبود حتی اگر در دربار شاهان سخن میگفت.
این استاد دانشگاه در خصوص رویکرد انسانگرایانه سعدی عنوان کرد: از سوی دیگر ویژگی دیگر سعدی که کمتر بدان پرداخته میشود، نگاه انسانی و جهانوطنی اوست. او در بسیاری از آثارش از همدلی با انسانها فارغ از دین، نژاد و ملیت سخن گفته است. نگاه سعدی به جهان، نگاهی اخلاقمحور، صلحطلب و مردمدوستانه است. پیام جهانی سعدی امروزه نیز برای جامعه بشری مفید و کاربردی است.
ایران در زمینه فرهنگ و ادبیات همتایی در دنیا ندارد
وی تصریح کرد: وظیفه والدین است که فرزندان خود را با آثار بزرگان ادب فارسی بهویژه سعدی آشنا سازند. حتی اگر شبها تنها یک صفحه از گلستان را برای آنها بخوانند، گامی ارزشمند در زنده نگهداشتن این فرهنگ غنی برداشتهاند. گرچه ممکن است کشور ما در حوزه فناوری از برخی کشورها عقب باشد، اما در زمینه فرهنگ و ادبیات بیتردید ایران سرآمد است و در این عرصه همتایی ندارد.
سعدی یکی از ستونها و ریشههای فرهنگ فارسی است
مرتضایی ادامه داد: باید بکوشیم این میراث گرانسنگ را نهتنها حفظ، بلکه به نسلهای آینده منتقل کنیم؛ زیرا ادب ریشه فرهنگ ما بوده و سعدی یکی از پرشکوهترین ستونهای آن است.
چرا ضیاء موحد سراغ «سعدی» رفت؟
ضیاء موحد با بیان اینکه چیز ماندگاری در آثار سعدی هست که خود او هم متوجه بوده است، میگوید: طرز بهکار بردن زبان و زیباییهای زبان باعث شده که امروزه سراغ سعدی میرویم وگرنه سراغ شاعران دیگر میرفتیم.
کتاب «سعدی» ضیاء موحد، یکی از تکنگاریهایی است که درباره زندگی و آثار این شاعر مطرح ایرانی نوشته شده و در معرفی آن آمده است: این اثر آغاز خوبی برای مطالعه در باب سعدی و آثارش است که مولف با زبانی روشن، روان و با تکیه بر آثار سعدی از جنبههای گوناگون هنر و زندگی سعدی سخن میگوید.
ضیاء موحد، شاعر و منطقدان در گفتوگو با ایسنا، درباره اینکه چرا سراغ سعدی رفته تا کتابی درباره این شاعر بنویسد، بیان کرد: داستانش به سالها قبل و زمانی که در سالهای اول دبیرستان بودم، برمیگردد؛ به کتابخانه شهرداری اصفهان رفته بودم. نمیدانم چه اتفاقی افتاد که خواستم دیوان سعدی را به من بدهند؛ شاید جایی دیده بودم یا بر حسب کنجکاوی سراغش رفته بودم. کتاب را گرفتم و زمانی که در مقدمه به «سنگ سراچهٔ دل به الماس آب دیده میسفتم» رسیدم از این تصویرها و مضاف و مضافالیهها خیلی خوشم آمد و داشتم لذت زیادی میبردم. کسی که پشت من نشسته بود از در مخالفت درآمد که چرا این همه تعریف میکنی؟ چرا از فلان شاعر و فلان نویسنده چیزی نمیگویی؟ من هم جواب او را میدادم. رئیس کتابخانه از افراد معروف اصفهان، حبیبالله مکرم حبیبآبادی اصفهانی که همیشه ریش حنابستهای هم داشت و بعدا فهمیدم از فضلای اصفهان است، آمد و از اینکه ما دو دانشآموز بر سر شاعران ایران بخصوص برگزیدن سعدی صحبت میکنیم، لذت برد، هرچند گفت خب شما الآن سر وصدا نکنید، بقیه دارند کتاب میخوانند. این اولین برخورد من با دیوان سعدی و حرف زدن با دانشآموز دیگر درباره این شاعر بود.
او با بیان اینکه بحث درباره سعدی بعدها نیز تکرار شد، گفت: البته اینبار بحث در میان دو دانشآموز نبود، بلکه میان آدمهایی بود که سن و سالی داشتند و من هم دبیرستان را تمام کرده بودم و به دانشگاه میرفتم؛ در جایی دوستان جمع بودند و دیدم دو نفر دارند با هم صحبت میکنند. یکی از سعدی دفاع میکرد و آن دیگری از حافظ. بحث آنها را گوش میدادم و دیدم قضیه خیلی بیخ دارد و حتی آن مقداری را که من از سعدی خواندهام، آنها نخواندهاند که بتوانند تجویدی کنند. خلاصه با خودم گفت خوب است کتابی بنویسم و نظر خودم را در این موارد بگویم. با گذشت سالها تجربهای کسب کرده بودم و آشنایی بیشتری با سعدی پیدا کرده بودم و این شد که کتاب را نوشتم؛ ولی کسانی که آنجا بودند و مخالفت میکردند، دیگر سنشان گذشته بود که بخواهند به این چیزها توجه کنند. در کتاب دعوای بین سعدی و حافظ نبود، اصولاً آنها با ادبیات پندآموز مشکل داشتند و خودشان هم نمیدانستند چه دارند میگویند.
این شاعر خاطرنشان کرد: ادبیات پندآموز سعدی مبنای بسیاری از اندرزنامههاست که امروزه اسمشان هم فراموش شده ولی «گلستان» سعدی همچنان هست، «بوستان» سعدی همچنان هست و همچنان هم خواهد بود. اما چرا «گلستان» و «بوستان» ماندگار هستند؟ در کتاب «سعدی» توضیح دادهام و امیدوارم همان مقدار بتواند کمک کند.
او درباره اینکه آیا سعدی با گذشت چند سده تازگی خود را حفظ کرده است، توضیح داد: بله. اگر حفظ نکرده بود، کسی سراغش نمیرفت. چرا آن اندرزنامهها و پندنامهها که تعدادشان هم خیلی زیاد است و مفصلتر هم هستند مثلا «قابوسنامه» مطرح نیستند؟ پس چیز ماندگاری در آثار سعدی هست که خود او هم متوجه بوده که در دیپاچه «گلستان» آورده است: «کتاب گلستان توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عَیش ربیعش را به طَیش خریف مبدل نکند.»
موحد درباره اینکه کدام بیت از سعدی را همیشه زمزمه میکند، گفت: سعدی بیتهای بسیاری دارد، در مدتی که همهجا تعطیل بود و به اینترنت پناه میبردیم، میدیدم چقدر شعر سعدی را به مناسبتهای مختلف میخوانند، در صورتی که این موضوع درباره حافظ معروف است. درباره سعدی، معروفیت چه در غزلیات و چه آثار دیگر کم است در حالیکه آثار سعدی خیلی زیاد است. این موضوع ناشی از عدم آشناییشان با سعدی است. «گلستان» ۱۰۰ صفحه است که ۴۰ صفحهاش ضربالمثل شده است؛ به قول سعدی «ذکر جمیل سعدی که در افواه عوام افتاده است».
او تأکید کرد: لباس هنری و ظرافتهای زبان فارسی و تسلطی که در به کار بردن ظرافتهای زبان فارسی داشته، «گلستان» را «گلستان» کرده و «بوستان» را «بوستان».
ضیاء موحد درباره اینکه آیا زبانی که سعدی به کار برده باعث شده فراتر از مرزهای ایران برود و شاعر شناختهشدهای در جهان باشد، گفت: بله. جواد حدیدی در کتاب «از سعدی تا آراگون» که تز دکتریاش بوده، درباره تأثیرات سعدی بر ادبیات غرب ذکر میکند؛ از شعر «گلی خوشبوی در حمام روزی/ رسید از دست محبوبی به دستم» تا «اگر باران به کوهستان نبارد/به سالی دجله گردد خشکرودی» و… .
این شاعر با بیان اینکه طرز بهکار بردن زبان و زیباییهای زبان باعث شده که امروزه سراغ سعدی میرویم وگرنه سراغ شاعران دیگر میرفتیم، گفت: پند و اندرزها زیر سلطه زیبایی نثر و قدرت بیان سعدی محو میشود. حتماً بعضی اندرزهای سعدی زمانش گذشته اما از اهمیت شعر او کم نکرده است.
بدون دیدگاه