هنر نوگرای ایران در دهه اواخر دهه ۳۰ تحت تاثیر هنر مدرن وارد فصل جدیدی شد،هنرمندانی ظهور کردند که قصد داشتند مفاهیم مدرن را روی زمینه های بومی بناکنند؛ مکتب سقاخانه زاییده این تفکر بود که مرگ ناگهانی منصور قندریز هنرمند جوانآن روزگار تاثیر شگرفی در بلوغ مکتب سقاخانه داشت.

به گزارش ایرنا، مفاهیمی چون مدرنیسم، ملیّت، ملّتـدولت‌سازی، سیاست‌هایفرهنگی و گفتمان‌های روشنفکری دست به دست هم داد تا مکتب سقاخانه بتواند بهعنوان مهمترین جریان هنری نام خود را تثبیت کند

روایت‌های مرسوم از تاریخ سقاخانه به روزی در اواخر دهه‌ ۳۰ خورشیدی باز می‌گردندکه حسین زنده‌رودی و پرویز تناولی برای گردش به بازاری در اطراف شاه عبدالعظیمرفتند و در آن‌جا مجذوب طلسم‌ها، مهرها و اشیائی شدند که می‌توانست پاسخگویجستجوی آنان برای مواد خام ایرانی در هنرشان باشد.

دانشکده‌ هنرهای تزئینی به سرپرستی هوشنگ کاظمی، از پیشگامان گرافیک در ایران،که خود درسی به همین نام در دانشکده داشت نیز در فراهم آوردن فضایی برایبرانگیختن کنجکاوی هنرجویان نسبت به میراث گذشته بی‌تأثیر نبود. اما وجه غایبروایت، پتانسیل این جستجو برای نمادین کردن شکل ناتمام مدرنیسم در ایران است.

مرگ ناگهانی منصور قندریز جوان که در ۱۱ اسفند ماه ۱۳۱۴ به این دنیا آمد و در هفتماسفند ماه ۱۳۴۴ از دنیا رفت. علیرغم مرگ نابهنگام خود نقش بسزایی در شکل گیریهنر مدرن ایران داشت و به عنوان یکی از برجسته ترین هنرمندان عصر خود ظاهر شد. او در همان مهلت کوتاه عمر خود به هنرمندی شناخته شده و تأثیرگذار تبدیل شد. نامقندریز برابر است با تلاشی ثمربخش و پرحاصل که در کوتاه‌زمانی به بار نشست و برایهمیشه ماندگار شد. نبوغ سرشار او همچنان‌که در نگاه خیره‌اش موج می‌زند، در آثارشنیز به‌وضوح تجلی یافته اس هنرمندی اهل ایران بود. او از مبتکران مکتب سقاخانه بودو تأثیر او در نقاشی ایرانی در طول عمر کوتاهش قابل توجه بود.

تأثیر بی‌تکرار حضورش در هنر نوگرای ایران و اتصال هنر سنتی به مدرن، با همراهی اودر جنبش سقاخانه و بنیان «تالار ایران» که پس از فوت ناهنگام او «تالار قندریز» نامیده شد، نام قندریز را ماندگار خاسته و ساخته است.

171447082.jpg

او که در کودکی، نقاشی را نزد حاج‌اسماعیل باجالانلو در تبریز آموخته بود، پس ازگذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبای تهران، از هنرکده هنرهای تزیینی فارغ‌التحصیلشد و از همان سال‌ها در رویای به تصویر درآوردن مدرنیسم ایرانی بود.

در آغاز، توجه به فیگور (همراه تقابلی منحصر به آن) غالب و قالب آثار اوست که درتداوم، افزودن المان‌هایی ایرانی ـ انتزاعی، آثار قندریز را سویی دیگر می‌بخشد: بیانی ازرمز ـ اسطوره در ترکیب با زیست و هنر مدرن؛ یعنی تعریف عمیق جنبش سقاخانه.

از ویژگی های قابل توجه آثار منصور قندریز، ادغام آداب و رسوم ایرانی، تکنیک هاینقاشی و مدرنیسم غربی است. قطعات او اغلب شامل رنگ‌ها و چهره‌های واضح ومسطح هستند که شباهت‌هایی به شخصیت‌های اساطیری دارند که به شیوه‌ای سادهو انتزاعی به تصویر کشیده شده‌اند. نقطه انحراف قابل توجه آثار قندریز با سایرهنرمندان مکتب سقاخانه، نقش برجسته ای است که عناصر تزئینی و سنتی در ساختههای او ایفا می کنند. در ادامه به معرفی و زندگی نامه کامل این هنرمند نامدار می‌پردازیم با ما در آکادمی رشیدی همراه باشید.

171447085.jpg

اثر طبیعت‌بیجان با کله گوسفند از منصور قندریز (۱۳۱۴۱۳۴۴)

منصور قندریز از هنرمندان نوظهور سنت گرایی ایرانی بود و نقش مهمی در تأسیسجنبش سقاخانه ایفا کرد. وی از طریق آمیختگی عناصر هنر سنتی و اشکال هنر مدرن،سبکی منحصر به فرد از مدرنیسم ایرانی را ساخت. ویژگی آثار منصور قندریز بررسیفرمالیستی نقوش بومی، تفسیر اساطیری و نمادین از این نقوش و رویکرد سبکی استکه بین انتزاع جزئی و ساده‌سازی فرم‌های نیمه فیگوراتیو حرکت می‌کند، می باشد.

او پس از اولین نمایشگاه انفرادی خود در سال ۱۳۳۹ در «تالار رضا عباسی» به شهرترسید. منصور قندریز در سال ۱۳۴۳ با هم دوره‌های خود و چندین هنرمند دیگر ازجمله مرتضی ممیز، فرشید مثقالی، قباد شیوا و رویین پاکباز برای تأسیس گالری «تالارایران» همکاری کرد. در پی درگذشت قندریز، به پاس گرامیداشت یاد وی، نام گالری به«تالار قندریز» تغییر یافت.منصور قندریز در سومین و چهارمین دوسالانه نقاشی تهرانآثار هنری خود را به نمایش گذاشت.

نقاشی های منصور قندریز نشان دهنده سبکی متمایز از مدرنیسم شرقی است. استفاده او از عناصر نقاشی ایرانی، نقوش سنتی، تصاویر نمادین و مضامین اساطیریو آیینی، همراه با الهام گرفتن از هنرمندان غربی مانند هانری ماتیس، همگی به توسعهاین سبک کمک کرده است.

در مجموع، منصور قندریز در طول زندگی حرفه‌ای خود مسیری از آثار فیگوراتیو تاانتزاعی را طی کرد. اگر چه فرم های انسان و حیوان در آثار هنری او به تدریج به اشکالساده و هندسی تبدیل شدند، اما هرگز به طور کامل به نقطه انتزاع مطلق نرسیدند. آثارهنری منصور به دلیل استفاده از سطوح رنگی مسطح و خطوط گسترده نمای جانبی بهعنوان ویژگی های سبک متمایز شناخته شده است.

171447084.jpg

اثر بدون‌عنوان قندریز/ رنگ‌روغن روی گونی

آثار هنری متعددی از منصور قندریز در حراج‌های مهم داخلی و بین‌المللی از جملهحراج تهران، حراج میلون اَند اسوسیز، حراج ساتبیز، حراج کریستیز دبی و غیره بهفروش رسیده است.

منقدان مکتب سقاخانه چی می گویند؟

مدرنیته، آزادی فرد از قالب‌های از پیشی و گفتارهای جمعی است. اما آن‌چه در جریانهنر نوگرای ایران از ابتدا تا مشهورترین جریان آن سقاخانه در دهه‌ی ۴۰ رخ نداد، رهاییاز همین گفتارهای حاکم و رسیدن به تصویری خودبنیاد از جهان و اشیا است.

ایراد اساسی در سقاخانه نه در گذشته‌گرایی بلکه در کلی‌گویی و بی‌تاریخی است. خاصیت عمده‌ی هنر نوگرای ایران است که تا جریان سقاخانه، جز در مواردی استثناییبا هیچ چیزی در اکنون یا گذشته پیوند خاص، متمایز و قضاوتمند برقرار نمی‌کند.

به همین دلیل صرفاً شمایلی است. شمایل‌هایی که سقاخانه برمی‌گزیند همگانی ویکسان است و جز احتمالاً فرم اشیا یا اشکال، معیاری برای انتخاب که شاملپیچیدگی‌های معنایی، نقد به گذشته یا بازخوانی آن برای بکارگیری در امروز باشدوجود ندارد.

نه تنها تناقض، پیچیدگی و گسست میان حال و گذشته نیست که سقاخانه را به سویفرم‌های انتخابی‌اش سوق می‌دهد، بلکه فرم خود روشی برای نادیده گرفتن تناقض وپشت کردن به وضعیت مغشوش اکنون است.

نکته آن‌که، علاقه به گذشته تنها در به‌کارگیری اجزای چندپاره‌ی کهن خلاصه نمی‌شود. نقاشی‌ها و مجسمه‌های پیروان سقاخانه به لحاظ موضوعی نیز با وجهی رمانتیک،یادآور اسطوره‌ها، ادبیات حماسی و یا عامیانه هستند، گویی همچنان در جهانپیشامدرن خلق شده باشند.

قندریز در سن ۳۰ سالگی در سال ۱۳۴۴ بر اثر سانحه رانندگی دار فانی را وداع گفت. پس از درگذشت وی، آثار هنری منصور قندریز در پنجمین دوسالانه تهران به نمایشدرآمد. همچنین برخی از گالری‌های مطرح تهران از جمله گالری بُرگِس، گالری هور وگالری فردا نمایشگاه‌های انفرادی از آثار هنری او برپا کردند.

171447087.jpg

منصور قندریز در کنار هم‌دوره‌های خود چون صادق تبریزی، حسین زنده‌رودی، فرامرز پیلارام، مسعود عربشاهی و پرویز تناولیاز پیشگامان مکتب سقاخانه بود.

منابع:

امامی، کریم، بروشور نمایشگاه بزرگداشت منصور قندریز، گالری بورگز، ۵ اردیبهشت۱۳۴۵.

فصلنامه ۵۷ مجله حرفه هنرمندمکتب سقاخانه در تصویر تاریخ/ خیزراناسماعیل‌زاده.

کتاب «از آفتابی تا آفتابی دیگر»/ انتشارات نظر.

بروشور دوازدهمین دوره حراج تهران

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *