رسول نجفیان با اشاره به کودکیهای خود از خاطرات چگونگی تهیه رادیو در منزل و گوش سپردن به آن سخن گفت.
رسول نجفیان هنرمند و پیشکسوت بازیگری که در عرصه رادیویی نیز سالها فعالیت داشته است همزمان با نزدیک شدن روز رادیو در چهارم اردیبهشت به خبرنگار مهر بیان کرد: رادیو رسانه خاطره ساز مردم ایران است و هرکس به اندازه سهم خودش از آن خاطرههای زیبایی را به همراه دارد. خصوصاً اینکه این رسانه برای همه ما بچههای گذشته که در یک خانه زندگی میکردیم بسیار دلنشین است.
وی با اشاره به خاطرات طلایی ایام گذشته با رادیو گفت: یادم میآید در زمان گذشته ما در کوچه مهران میدان مخبرالدوله فعلی که هنوز هم این کوچه وجود دارد، زندگی میکردیم. در آن زمان که دسترسیها محدودتر بود با همسایهها پای برنامههای رادیو مینشستیم و از شنیدن آن لذت میبردیم. بعدها نیز که از آن خانه جابهجا شدیم و به جای دیگری که برق داشت نقل مکان کردیم. پدرم با سختی زیاد پولی جمع میکرد و یک رادیو دست دوم برقی گرفت. در آن زمان رادیو داستانهای شب و «لالایی کن مرغک» را پخش میکرد که ما با تمام وجود شونده آنها بودیم.
گوینده رادیو پیام در خصوص تفاوتهای میان تلویزیون و رادیو گفت: فرق رادیو با تلویزیون در جلوههای بصری، طراحی صحنه و دکور است اما رویکرد برنامه سازی در رادیو اینگونه نیست زیرا اساساً این رسانه یک مجموعه فاخر و ذهن ساز است. مثلاً در رادیو مخاطب را میتوانیم در قالب نمایش نامه یا متن با حرکت در بیابان همراه کنیم، قدم میزنیم، در کالسکه سوارش کنیم یا در قطار باشد. همه این رویدادها در ذهنیت مجسم میشود که میتوان آن را توسعه داد.
نجفیان که در برنامههای مختلف موسیقایی و شعر و ادب رادیو حضور داشته است درباره ظرفیتهای این رسانه اظهار کرد: در رادیو افراد با ذهنیت خود تصویر میسازند. مسلماً با این روند رادیو، خلاقیت در تمام ارزشها، زیبایی و تربیت ذهنی بچهها به خصوص در شنیدن و هنر سمعی را بیش از هر ابزاری قوی میکند. قدرت تخیل را بال میدهد و آنرا به شدت قوی میکند.
این گوینده و مجری برنامهها در پایان سخنانش اظهار کرد: رادیو برای ما همواره حاوی خاطرات نوستالژیک است. به طوری که مثل عطری بسیار خوش رایحه در مشام شما میپیچد و جریان خون پر انرژی در مغز شما جاری میشود. زیرا انسان را به یاد گذشته و خاطرات زیبا میاندازد. ما هر وقت میخواهیم به آرامی بخوابیم حالتی میگیریم که انگار در رحم مادر قرار داریم و خودمان را پناه میدهیم و گویی رادیو هم چنین فضایی دارد.
بدون دیدگاه