11:20

در لعیا زنگنه و رامین پرچمی که ۲۸ سال پیش در سریال خاطره انگیز «در پناه تو» همبازی بودند، یک بار دیگر با هم دیدار کردند. این در حالی است که دیگر سریال‌های تلویزیون مانند گذشته پربیننده نیستند.
به گزارش ایرنا، در اکران مردمی فیلم سینمایی بی‌صدا حلزون لعیا زنگنه و رامین پرچمی که ۲۸ سال پیش در سریال خاطره انگیز در پناه تو همبازی بودند، یک بار دیگر با هم دیدار کردند. سریالی که به کارگردانی مرحوم حمید لبخنده در دهه ۷۰ تولید شد.
شاید بتوان دهه ۷۰ را پر رونق‌ترین دوره تلویزیون در عرصه سریال سازی دانست. سریال‌هایی که هر کدام راوی قصه جدیدی بودند که پیش از این گفته نشده بود و در کنار آن معضلات اجتماعی و جوانان نقش پررنگی در قصه‌ها داشت. از جمله این سریال‌ها همان طور که گفته شد می‌توان به سریال در پناه تو به کارگردانی مرحوم حمید لبخنده اشاره کرد که در سال ۷۳ ساخته شد. این سریال در زمان خود به اصطلاح امروزی ها ترکاند و باعث شد تا خیابان‌ها حسابی خلوت شود.

البته این سریال و سریال‌هایی نظیر آن که در دهه ۷۰ ساخته شد،‌ علاوه بر اینکه مخاطبان بالایی داشتند و خیابان ها را خلوت می کردند، اثرگذاری بسیار بالایی هم بر فرهنگ و روابط اجتماعی و حتی پوشش افراد داشتند. به عنوان مثال زمانی که سریال در پناه تو با حضور لعیا زنگنه به عنوان یک دختر چادری روی آنتن رفت،‌ در آن سال استفاده از پوشش چادر و یا کیفی که برای دانشگاه رفتن به دست می گرفت،‌ بسیار باب شد. موضوعی که تا همین سالهای اخیر هم رواج داشت و مثلا با پخش سریال ستایش به کارگردانی سعید سلطانی استفاده از این اسم برای دختران در مقطع پخش سریال در رتبه های اول و دوم قرار گرفت.
داستان زندگی دختری دانشجو که در کش و قوس زندگی دانشجویی وارد ماجراهایی شخصی با تعدادی از همکلاسی‌هایش می‌شود و زندگی چند خانواده را تحت الشعاع قرار می‌دهد، یکی از قصه‌های پر مخاطب مجموعه‌ای تلویزیونی در دهه ۷۰ بود. در پناه تو که نامش برای خیلی از مخاطبان تلویزیون که این روزها بی فروغ شده است، آشنا و خاطره‌انگیز است داستانی عاشقانه را در جامعه دهه ۷۰ نشان می‌داد.
این سریال اگرچه یکی از سریال های پرمخاطب دهه هفتاد تلویزیون بود اما حواشی بسیاری هم درباره آن وجود داشت. از سانسور ۵ قسمت از آن تا حذف بازی پارسا پیروزفر و یا حتی تغییر پایان بندی که کارگردان برای آن در نظر گرفته بود همه و همه باعث شد این سریال به یکی از سریال های پرحاشیه دهه هفتاد تبدیل شود و نام لبخنده بعد از آن بر سر زبان ها بیفتد.
مرحوم لبخنده که کارنامه پر و پیمانی در تولید سریال های پرمخاطب داشت، پیش از این در گفت وگویی درباره کم کاری هایش در سال های پایانی عمر گفته بود: به طور معمول ما سریال سازی را کنار نمی‌گذاریم بلکه کنار گذاشته می‌شویم. در این سال‌ها طرح‌هایی را ارائه دادم و به مراحلی هم رسیده اما در نهایت به دلیل ایجاد اختلاف سلیقه با مسئولین به جایی نرسیده است و همین شده تا خیلی‌ها فکر می‌کنند من دوست ندارم با تلویزیون که خانه خودم است همکاری داشته باشم.
وی تاکید کرده بود: تلویزیون با خودم مشکلی ندارد، اما طرح‌هایی که می‌دهم با سلیقه‌هایشان یکی نیست. تلویزیون با فرمی که در چند سال اخیر پیش گرفته و سریال ساخته مشخص شده که سلیقه‌هایشان به نسبت قبل تغییر کرده است و با سلیقه ما مطابقت نداشت و به همین ترتیب من و امثال من کنار گذاشته شدیم و دیگر در تلویزیون کاری را نمی‌سازیم.
نقطه عطف این سریال قصه ای بود که علیرضا طالب زاده آن را به نگارش درآورده بود. داستانی که طعم تازه‌ای داشت و تا آن زمان در چهارچوب تلویزیون نه دیده و نه شنیده شده بود که دختری در کشاکش زندگی با سه مرد ازدواج کند و دو ازدواج اولش با شکست مواجه شود! لبخنده در این سریال تابوهای زیادی را از سر گذراند و به همین دلیل هم توانست به موفقیت نزدیک شود.
یکی دیگر از نکاتی که برای مخاطبان این سریال جذابیت داشت، استفاده از بازیگرانی بود که تا به حال دیده نشده بودند. اتفاقا از نظر فیزیکی نیز چهره‌های خوبی داشتند. لعیا زنگنه مرحوم حسن جوهرچی و پارسا پیروزفر و … بازیگرانی بودند که همگی با بازی در این سریال به جامعه هنر معرفی شدند و بعد از آن در کارهای دیگری هم بازی کردند. به عبارتی می‌توان گفت در پناه تو سکوی پرش بازیگران اصلی این سریال هم شد.
در زمان تولید این سریال وقتی حدود ۶۰ درصد از کار تصویربرداری شده بود از طرف شبکه اعلام کردند تا بخش‌های مربوط به زندگی خانوادگی «پارسا» حذف شود. این کارگردان در این باره گفته بود: هر از گاهی در تلویزیون و برنامه‌ها می‌بینم که دوستان سراغم را می‌گیرند و می‌گویند چرا فلانی نیست؟ اما هیچکس پاسخ نمی‌دهد که چرا؟! دوست دارم این سوال را جواب دهید حالا که تلویزیون به اندازه سابق مخاطب ندارد، چه اتفاقی افتاده؟! هیچ! به نظرم اینها باید مسئله باشد مثل خوردن آب و نان. زمانی که فرهنگ و هنر مسئله یک کشور باشد تازه بعد از آن باید به دنبال چراهای بعدی باشید!

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *