عصر روز گذشته (یکشنبه ۲۶ دی ماه) نشست ۵۴۳ باشگاه فیلم تهران با اکران فیلم «قهرمان» و با حضور محمدرضا دلپاک (صداگذار)، علی قاضی (مدیر فیلمبرداری)، نوید پورمحمدرضا (منتقد سینما) و کورش جاهد (کارشناس و مجری) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
به گزارش رسیده، در ابتدای این نشست محمدرضا دلپاک اظهار داشت: امروز به احترام اصغر فرهادی و شما به اینجا آمدم، فرهادی از فیلمسازان دغدغهمند سینمای ایران است و افتخار میکنم با این گروه همکاری کردم. من صدای این فیلم را در سالنهای دیگر هم چک کردهام، اما این سالن سیستم صدای خیلی مناسبی دارد. صدای فیلم «قهرمان» به صورت سوراند 5 – 1 پخش میشود و فیلم با این فرمت صداگذاری شده است.
در ادامه این نشست علی قاضی مدیر فیلمبرداری فیلم سینمایی «قهرمان» گفت: امروز جای اصغر فرهادی، بازیگران و دیگر عوامل در این نشست خالی است و ما به نمایندگی از این افراد اینجا حضور داریم. پیش از هر موضوعی میخواهم به مشکل و معضل پخش در سینماهای ایران اشاره کنم، سینماهای ما و کشور هند یک سیستم غیراستاندارد با عنوان ایسینما دارند که در هیچ جای دنیا این سیستم را نمیبینیم و این سیستم پخش آسیب بسیاری به کیفیت اثر وارد میکند که در فیلمهایی چون «قهرمان» با توجه به اینکه رنگهای خاصی ندارد و زیباییشناسیاش قائل به طبیعی بودن است، این آسیب بیشتر به چشم میآید. کاش فرصتی فراهم بود که ما پخش در سینماهای خارجی را هم تجربه میکردیم و میدیدیم که این دو چه تفاوت واضحی با هم دارند.
کورش جاهد نیز در ادامه این نشست اظهار داشت: در مورد فیلم «قهرمان» بحثهای زیادی میتوان داشت و ما نشانهها و المانهای بسیاری در این فیلم میبینیم که با مضمون اثر در ارتباط است و این اتفاق بسیار خوبی است چرا که در سینمای ما چنین توجهی به جزئیات کمتر دیده میشود.
نوید پورمحمدرضا در ادامه این نشست طی سخنانی اظهار داشت: در همه آثار اصغر فرهادی یک ویژگی مشخص کاملا هویداست. شاید او را بتوان مورخ دوران ما دانست که به واسطه مدیوم سینما این تاریخنگاری را انجام میدهد. فیلمهایی چون «چهارشنبهسوری»، «درباره الی»، «جدایی نادر از سیمین»، «فروشنده» و حالا «قهرمان» واجد ویژگیهایی هستند که میتوان این تاریخنگاری را مشاهده کرد اما اصغر فرهادی این تاریخنگاری را در مدیوم سینما انجام میدهد و به نوعی مسائلی که جامعه ما در دورانهای مختلف با آن درگیر بوده را در قالب آثار سینمایی روایت میکند. مسائلی چون طبقه متوسط، خانواده هستهای، حسرتها و ناکامیهای اجتماعی، مسئله مهاجرت، شکل زیستن و… در فیلمهای مختلف اصغر فرهادی مورد تحلیل قرار گرفته است.
وی افزود: شاید ما در آینده دهه ۹۰ را با شخصیتهایی چون رحیم به یاد بیاوریم؛ کسانی که معضلات اقتصادی فراوان زندگیشان را نابود کرد. به همین دلیل است که میتوانیم فرهادی را مورخ زمان خودمان بدانیم. او یک مورخ فیکشنال است که نسبت به مسائلی که مطرح میکند زاویه دید دارد و به همین دلیل است که در آثار فرهادی با زیباییشناسی رئالیستی مواجه هستیم، اما از آنجا که این مورخ با یک مدیوم داستانی کار میکند نوع روایتش هدفمند و گزینشیتر از یک مورخ غیرداستانی است، در واقع ما با یک مورخ مفسر مواجه هستیم که نسبت به مسائل زاویه دید دارد.
این منتقد خاطرنشان کرد: زمانی که رحیم از زندان آزاد میشود مخاطب صرفاً یک روایت ساده از ماجرای این شخص را شاهد نیست و در واقع فرهادی با نشانههای تصویری درباره وضعیت و ماجرای این شخصیت نوعی قضاوت دارد. با وجود اینکه رحیم از زندان آزاد شده ما همچنان او را در ابتدای فیلم از پشت حصارها میبینیم و با وجود اینکه سینمای فرهادی یک سینمای مبتنی بر تدوین است ما در ابتدای فیلم که رحیم از یک داربست بالا میرود نگاه خیره دوربین را شاهد هستیم که از زاویه «لوانگل» او را تا بالای داربست دنبال میکند و بعد که به بالا میرسد باید برگردد پایین و ما در لحظه آخر پایین آمدن این شخصیت را نمیبینیم او در در نمای بعدی پایین آن داربست مشاهده میکنیم. این فیلمبرداری و نماها همان نشانههای رئالیسم اجتماعی مداخلهگر است که در سینمای فرهادی شاهد هستیم.
علی قاضی نیز در بخش دیگری از این نشست اظهار داشت: پیش از «قهرمان» من تجربه همکاری با اصغر فرهادی را در «درباره الی» داشتم که البته آنجا دستیار فیلمبردار بودم. تصاویری که در فیلمهای فرهادی شاهد هستیم شاید خیلی ساده به نظر برسند، اما او به قدری بر جزئیات تمرکز دارد که حتی محتویات جیب هنرورها را هم میداند. ما در فیلمبرداری این اثر سعی کردیم از لنز و دوربین خاصی استفاده کنیم که رنگهای شاد چندانی در فیلم هم شاهد نیستیم اما تفاوتی که از این فیلمبرداری شاهد خواهیم بود در پخش ایران احساس نمیشود و لازم است در سینماهای خارجی این تفاوت را ببینیم.
وی افزود: به طور کل در فضاهای خارجی فیلم هم نور و رنگ شاد چندانی نمیبینیم و نهایتاً در سکانس آخر همانجایی که فرد آزاد شده با همراهش از زندان خارج میشود بالاترین میزان هایلایتهای فیلم را شاهد هستیم.
محمدرضا دلپاک نیز اظهار داشت: من ۳۰ سال است که در سینمای ایران کار میکنم و بدون شک اصغر فرهادی یکی از بهترین کارگردانهای سینمای ایران است که علاوه بر آن فردی اخلاقگرا است. در خیلی از فیلمها شاهد هستیم که فیلمساز از اصول اخلاقی میگوید و تأکید دارد که باید آدم خوبی باشیم اما در پشت صحنه میبینیم که اصلاً خبری از این اخلاقگرایی نیست، اما اصغر فرهادی آنچه که در فیلمش به آن تأکید دارد را در زندگی شخصیاش هم حفظ میکند. سینمای اصغر فرهادی با سینمای ایران تفاوتهای بسیاری دارد و به نظر من او یک فیلمساز بینالمللی است که در ایران زندگی میکند.
دلپاک خاطرنشان کرد: اصغر فرهادی به تمام جزئیات فیلم آشنا است و تسلط دارد، او یکی از باهوشترین فیلمسازانی است که در این سالها دیدهام و تسلطش بر جزئیات در صداگذاری هم وجود دارد. عباس کیارستمی هم چنین ویژگی داشت و یک فیلمساز واقعاً دغدغهمند بود که اگر مسئلهای ذهنش را درگیر میکرد قطعاً علاقهمند به ساخت فیلم درباره آن بود. متأسفانه سینمای ما در بسیاری مواقع الگوی غلط به مخاطب میدهد و ما نیازمند الگوهای مناسب هستیم. اصغر فرهادی فیلمسازی است که یک الگوی مناسب است، او در بحث صدا تسلطی بر فرهنگ اصوات جامعه دارد که اگر با او تجربه همکاری داشته باشید متوجه این تسلط میشوید. زمانی که فیلم «فروشنده» را کار میکردیم هنوز اپیدمی کرونا به وجود نیامده بود، اصغر فرهادی از ما یک ماسک خواست، ماسک را که تهیه کرد به صورت زد تا کسی او را نشناسد، سپس به داخل شهر رفت تا نشانههای واقعی را جستجو کند.
وی افزود: فرهادی هیچگاه شعار نمیدهد و اگر حرفی در فیلمش مطرح باشد، دقیقاً چیزی است که فرهادی به آن معتقد و پایبند است. کیارستمی هم اینگونه بود، زمانی که فیلم «طعم گیلاس» را میساخت دیدم که مشغول خواندن یک کتاب درباره مرگ است و بعد از آن فیلم «باد ما را خواهد برد» ساخت. این افراد به معنای دقیق کلمه دغدغهمند هستند و حرفهایشان را تنها به این دلیل که حرفی زده باشند و به هر نحو فیلمی ساخته باشند مطرح نمیکنند.
دلپاک تأکید کرد: فیلم «قهرمان» یکی از شریفترین فیلمهایی است که درباره جامعه امروز ایران ساخته شده است. این نشانه شریف بودن نه تنها در دل فیلم که در پشت صحنه هم وجود دارد. همه موسیقیهایی که در فیلم میشنوید با اجازه صاحبان آثار شنیده میشوند. بسیاری از بازیگران که امروز از ستارههای سینمای ایران محسوب میشوند با فیلمهای فرهادی دیده شدند اما امروز اصلاً همه چیز را فراموش کردهاند و اشارهای به این فیلم و دلیل موفقیتشان ندارند.
در بخش دیگری از این نشست جاهد خاطرنشان کرد: همیشه وقتی فیلمهای خارجی را نگاه میکنم این حسرت را دارم که کاش ما هم فیلمسازانی داشته باشیم که به اندازه آنها به جزئیات تأکید و تمرکز کنند که با دیدن فیلمهای فرهادی تا حدی احساس میکنم این آرزو برآورده شده است.
پورمحمدرضا نیز در ادامه خاطرنشان کرد: در فیلم «قهرمان» نحوه قصهگویی یا روایتگری اصغر فرهادی تفاوت معناداری با دیگر آثارش دارد. او همواره در فیلمهایش چیزی را در سطح روایت پنهان میکرد. گاهی مواقع مسئله پنهان شده به ماجرایی پیش از شروع فیلم مربوط بود که فیلمهایی چون «چهارشنبهسوری» و «گذشته» این ویژگی را داشتند و در برخی مواقع این پنهانکاری در دل قصه اتفاق میافتاد و فیلمهایی چون «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» چنین ویژگیهایی داشتند که به نوعی همه به دنبال آن بخش حذف شده هستند که البته این در «جدایی نادر از سیمین» متفاوت است و ما نمیدانیم چیزی از روایت حذف شده است، اما در «قهرمان» اینگونه نیست. ما در واقع شاهد وقایع و ماجراهایی هستیم که اتفاقات رخ داده برای رحیم ابهامها را بیاهمیت میکند و آنها را به حاشیه میبرد.
وی درباره شکست فیلم «قهرمان» در گیشه گفت: من به شکست این فیلم در گیشه اعتقادی ندارم. فیلم در زمان شیوع کرونا اکران شده و هنوز بسیاری از مردم از رفتن به سینما ترس دارند. برای دیدن رابطه مخاطب با فیلم باید کمی صبور بود و باید ببینیم که در آینده آیا از «قهرمان» یاد میشود یا خیر.
دلپاک نیز درباره این موضوع گفت: فیلم سینمایی «اسپایدرمن» هم در سینماهای جهان رکورد فروش را جابجا میکند، اما آیا فیلم «اسپایدرمن» اثر ارزشمندی است یا فیلم «همشهری کین»؟ این وضعیت در سینمای ما بسیار بدتر است و ما شاهد هستیم که از برخی فیلمها با بلیتهای نیمبها و راهکارهایی اینچنین آمارهای غلط میسازند و به همین دلیل فروش نمیتواند معیار درستی برای قضاوت درباره فیلم باشد.
این نشست در ادامه با چند پرسش و پاسخ از سوی بینندگان فیلم ادامه داشت.
بدون دیدگاه