ایران به عنوان ام‌القرای جهان اسلام و سینمای ایران به عنوان قدرتمندترین سینمای کشورهای مسلمان، همچنان نتوانسته کارنامه قابل قبولی به لحاظ کمی و کیفی در حوزه تولیدات عاشورایی به ثبت برساند.
به گزارش ایرنا، اگرچه این اتفاق در هیچ‌یک از کشورهای اسلامی رخ نداده اما از ایران به عنوان کشوری با پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های مهم عقیدتی و اجرایی در حوزه سینما، انتظار می‌رفت که گام‌های بلندتری در مسیر سینمای عاشورایی بردارد.
در تمامی این سال‌ها، ساخت فیلمی با محوریت عاشورا و امام حسین (ع)، به یکی از آرزوهای سینماگران ایرانی تبدیل شده است. سینماگرانی که هر از چندگاه در مصاحبه‌های خود، از این آرزوی دیرین سخن می‌گویند و نقطه عطف کارنامه خود را ساخت فیلمی در این حوزه عنوان می‌کنند.
با این حال، سوال مهمی که در این زمینه مطرح است آن‌که با وجود علاقه قلبی سینماگران ما و در شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی، از حمایت کامل خود از تولید فیلم‌هایی با این مضمون سخن گفته، پس چرا تعداد کمّی این آثار، تا این اندازه محدود است؟
در پاسخ به چرایی این اتفاق، مسائلی وجود دارد که در ادامه به هر یک از آنها خواهیم پرداخت.

مشکلات ساختاری
پرداخت به سوژه‌های دینی، وسواس‌ها و حساسیت‌های خود را دارد. این حساسیت‌ها، به‌نوعی بزرگ‌‎ترین مانعی است که حتی دغدغه‌مندان این حوزه را دچار فرسایش و مشکلات بسیاری را به سمت آنها حواله کرده است.
از جمله این فیلم‌ها که طی سالیان اخیر هم‌چنان با این حساسیت‌ها مواجه است، رستاخیز احمدرضا درویش است که انواع و اقسام واکنش‌ها را به خود دیده است.
مجید مجیدی چندی پیش راجع این وسواس‌ها گفته بود: در این مسیر هیچ‌کس در امان نیست و حتی خود علما هم در امان نیستند، چون گاهی مسائلی پیش می‌آید که گروه‌های مختلف نظرات مختلفی دارند و این‌طور نیست که چون کسی را می‌شناسند، بدون مشکل کار کنند.
بنابراین ساخت چنین آثاری به دقت مورد رصد نهادها و سازمان‌های مختلف داخلی و بین‌المللی قرار داشته و آنها خواهان این هستند که به آن موضوع دینی، از دریچه نگاه آنها پرداخته شده و ملاحظات مدنظر آنها نیز در اثر رعایت شود.

هزینه سرسام‌آور
تولیدات دینی به دلیل برهه تاریخی وقوع حوادث و نقاط عطف آنها که محلی برای تجمع افراد زیاد است، همواره هزینه‌های بالایی برای تولید می‌طلبیده است. هزینه‌هایی که قطعا هیچ بخش خصوصی و مستقلی، توان تامین آن را نداشته و کارگردانان و تهیه‌کنندگان، بناچار باید از امکانات دولتی بهره ببرند.
بسیاری از این سوژه‌ها، علی‌الخصوص آنهایی که با مقوله عاشورا و امام حسین (ع) در ارتباط هستند، به هزینه‌های بیشتری نیاز دارند که قطعا یک یا دو نهاد دولتی نیز به تنهایی قادر به تامین آن نخواهند بود. همچنان‌ برای تولید فیلمی مانند محمد رسول الله (ص)، تامین مالی پروژه، به پروسه‌ای طولانی تبدیل شد.
بنابراین در بسیاری از مواقع، محدودیت‌های مالی، سد بزرگ تولیدات دینی است که اجازه تکثر این تولیدات را نمی‌دهد.

عدم‌بازگشت سرمایه
در سینمایی که بسیاری از ارزش‌های آن دایرمدار مقولات اجتماعی روز است، طبیعی است که آثار دینی به آن استقبال مطلوب نمی‌رسند و هرگز نمی‌توانند بازده مالی خوبی با توجه به هزینه تولید آن داشته باشند.
بنابراین در شرایطی که تنها نهادهای دولتی می‌توانند به استقبال چنین پروژه‌هایی بروند، باز هم به دلیل معذورات مالی و تنگناهایی که وجود دارند، توان چنین خرج‌کردنی را نداشته و با توجه به اینکه بازگشت سرمایه چندانی نیز از این آثار انتظار نمی‌رود، بنابراین باید با یک هزینه بزرگ بلوکه‌شده به سراغ چنین تولیداتی رفت که نیازی به بازگشت نداشته باشد.
بنابراین عدم‌بازگشت سرمایه نیز دیگر دلیل مهمی است که درصد تولیدات دینی را به میزان قابل توجهی، کاهش داده است.

تخصص
البته که نباید از مقوله تخصص در حوزه تولیدات دینی به سادگی عبور کرد. سینمای دینی به دلیل تنوع موضوع و گستردگی جغرافیا و فرهنگ، تخصص اجرایی بالایی در تمامی حوزه‌ها می‌طلبد و این‌طور نیست که این تخصص‌ها تنها محدود به کارگردان یا طراح صحنه و لباس باشد.
به همین دلیل، سینمای دینی در زمره ژانرهای سخت سینما محسوب می‌شود که تخصص، لازمه ورود به آن است و بنابراین بسیاری از کارگردانان علاقمند به فعالیت در این حوزه، به دلیل عدم‌توانمندی لازم، زمینه ورود به این عرصه را پیدا نمی‌کنند.
مجموعه این عوامل سبب شده تا سینمای دینی، برخلاف تمامی علقه‌ای که هنرمندان و مدیران دولتی و هنری دارند، به لحاظ کمی، کارنامه مطولی نداشته باشد. پارامترهایی که امید است با حمایت‌های دولتی، مساعدت‌های بیشتری رقم خورده تا این سینمای مطلوب، نمایندگان بیشتری برای مناسبت‌های مختلف و علی‌الخصوص عاشورایی داشته باشد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *