در پنجمین نشست تخصصی همایش آب و حکمرانی آب در فرهنگ و تمدن ایران و سرزمین‌های همجوار موضوعات«فن‌آوری ذخیره آب در کوهستان به روش سنتی «ایسیل»؛ نمونه موردی روستای کهنوش تویسرکان»،«مردم‌شناسی و مطالعۀ مدیریت آب در قنوات جهانی مُزدآباد میمه و عمومیِ وَزوان اصفهان، با تاکید بر اسناد تاریخی» و«قنات در کردستان؛ مطالعه موردی قنات‌های شهر بیجار» توسط صاحبنظران و اساتید این حوزه مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، پوریا گل محمدی در این نشست به تشریح موضوع فن‌آوری ذخیره آب در کوهستان به روش سنتی «ایسیل»؛ نمونه موردی روستای کهنوش تویسرکان پرداخت و گفت:«ایسیل» دانش و فن تبدیل چشمه به محل ذخیره آب است که با ساختاری طبیعی شکل میگیرد. این دانش و فن حاصل سالها تلاش و تجربه کشاورزان و باغداران در محیطهایی است که چشمه بدون تبدیل شدن به ایسیل نمیتواند کارکرد مناسبی برای زندگی انسان داشته باشد. این دانش در طول سالها از نسلی به نسلی دیگر انتقال پیدا کرده و همچنان در روستاها و برخی شهرستانها نقش مهمی در آبیاری باغها و مزارع دارد. ایسیلها بدون هزینه مالی ساخته میشوند و بیشترین بهره را مي‌دهند. پژوهش حاضر به بررسی ایسیل به عنوان دانش و فن بومی بهره برداری از آب چشمه و ویژگی‌های آن در روستای کوهستانی کهنوش در دامنه‌های «الوند» از شهرستان تویسرکان پرداخته است.
او افزود: این پژوهش با روش کیفی همراه با مشاهده مشارکتی‌ و مصاحبه به بررسی ویژگی‌های ایسیل، نحوه ساخت، شکل ایسیل، کارکردها، دلايل پايداری، تهديداتي كه ايسيل را به خطر مي‌اندازد، نقش ايسيل بر باغداری و همخوانی آن درمحیط زیست در روستای کهنوش و دليل استقبال روستاييان از داشتن ايسيل در باغداري و همچنين كاركرد فرهنگی–اجتماعي پرداخته است. ایسیلها دانش و فنآوری مناسب برای باغداری است که چندین قرن ضمن حفظ محیطزیست و طبیعت کوهستانی توانسته‌اند از هدر رفتن آب‌های کم فشار چشمه‌ها جلوگیری کنند. آب‌های چشمه‌ها قطره قطره جمع می‌شوند و حوضچه‌های بزرگ طبیعی را تشکیل می‌دهند که در نقاط مختلف روستاي کوهستانی كهنوش با اولویت آبیاری مورد استفاده باغداران قرار می‌گیرند.
در ادامه حمید پورداوود با بررسی عنوان مردم‌شناسی و مطالعۀ مدیریت آب در قنوات جهانی مُزدآباد میمه و عمومیِ وَزوان اصفهان، با تاکید بر اسناد تاریخی تصریح‌کرد:در حوضۀ گرم و خشک، آب به ندرت توسط منابع سطحی و جاری در دسترس انسان قرار می‌گیرد. بنابراین انسان اگر قصد بقا در این حوضه را دارد ناچار است منبع زیرسطحی آب (یا قنات) را ایجاد کند و با هدف افزایش بهرهوری و رعایت نظم، به وضع قوانینی کارآمد دست بزند. شهرهای میمه و وَزوان در شمالغرب استان اصفهان به سبب داشتن دو قنات جهانی از اهمیت خاصی برخوردار هستند. اهمیت این دو قنات، همیشه مدیریت خاصی را نیز ایجاب می‌کرده، بنابراین در فرهنگ و اقتصاد این دو شهر می‌توان نشانه‌هایی یافت که بیانگر اهمیت قنات و نقش پر رنگ آب بوده است.
او افزود: نخست نظام سهم‌بندی آب نشان دهنده لزوم مدیریت آب در این شهرها بوده، چرا که با توجه به کمبود آب در این حوضه، لزوم مدیریت و مشخص کردن مالکیت آب این دو قنات بر اساس اسنادی خاص به شدت حس می‌شده است. همچنین با توجه به اهمیت آب، از این عنصر به عنوان مادهای شان‌زا و به عنوان پشتوانه اقتصادی استفاده می‌شده است تا جایی که حَبههای آب این دو قنات را به عنوان مهریه زنان به ثبت میرسانده‌اند. در پژوهش حاضر تلاش شده است، به بررسی اسناد و مدیریت آب در این دو شهر پرداخته شود. نتایج پژوهش نشان می‌دهد معماری شاخص این قنوات اصلیترین دلیل توجه جهانی به این قنوات بوده و به دلیل اهمیت آب در این حوضه اسناد مکتوب بیشماری که وابسته به این دو قنات هستند وجود دارد که هر یک به نوعی بیانگر اهمیت آب هستند.
در پایان نیز حمید امان‌اللهی موضوع قنات در کردستان؛ مطالعه موردی قنات‌های شهر بیجار را به بحث نهاد و گفت:قنات به‌عنوان نماد مدیریت منابع آب در ایران و نمونه‌ای برجسته از معماری و فنّاوری، در سال 2016 به ثبت میراث‌جهانی رسیده است. قنات به‌واسطه ایجاد همبستگی عاطفی و اجتماعی بین انسان و طبیعت، به شیوه‌ای مدبرانه، زمینه‌ساز توسعه اکولوژیک و پایدار جامعه شهری در کشور شده است. از این حیث جوامعی که با محوریت قنات و استفاده از آب این سازه، ایجادشده‌اند و صعوبت‌های دسترسی به آب را به‌صورت روزمره لمس کرده‌اند، در حفاظت و مدیریت منابع و مصارف آب نسبت به جوامعی که در کنار رودخانه‌های دائمی تشکیل شده‌انداهتمام بیشتری ورزیده‌اند.
او تصریح‌کرد: در اکثر کتب و مقالات منتشر شده پیرامون قنات، این سازه‌ها، سازه هایی سازگار با ساختار بومی نواحی گرم و خشک کشور معرفی شده اند؛ این در حالی است که استفاده از قنات در مدیریت آب و تولید محصولات زراعی، در نواحی کوهستانی و کوهپایه‌ای کشور نیز مرسوم بوده است. قنات‌ها در بیجار، از رشته قنات‌های متعددی تشکیل شده‌اند که هرکدام از مادر چاه آغاز و با میله چاه‌های متعدد و دالان‌های متصل‌به‌هم (رهنگ) به مظهر آب منتهی می‌شوند. این قنات‌ها در گذشته آب شرب شهر و آب موردنیاز باغات و مکان‌های عام‌المنفعه را تأمین می‌کرد.
این باستان‌شناس افزود: در این نوشتار سعی شده است تا با شناسایی و معرفی 18 رشته قنات در داخل شهر بیجار (به طول بیش از 12 هزار متر)، ضمن جلب‌توجه محققین به وجود چنین سازه‌هایی در مناطق کوهستانی کشور و آگاهی بخشی به مسئولین شهری و شهروندان نسبت به مقوله قنات، شیوه تقسیم آب و راهکارهایی با هدف مرمت این سازه‌های تاریخی در جهت زیباسازی و بهبود وضعیت ظاهری و بصری شهر بیجار و حومه آن، ایجاد نمادهای شهری، ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان و محیط شهری و همچنین هماهنگ کردن ضوابط ساخت‌وساز با موقعیت و حریم قنوات ارائه شود.
درپایان نشست‌های علمی و تخصصی با جمع‌بندی و قرائت بیانیه پایانی توسط ذات‌الله نیکزاد دبیر علمی و معاون پژوهشی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، سومین همایش دوسالانه بین‌المللی انجمن علمی باستان‌شناسی ایران؛ آب و حکمرانی آب در فرهنگ و تمدن ایران و سرزمین‌های همجوار به کار خود پایان داد

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *