9:12

استادان و پژوهشگران زبان و ادب فارسی از ایران، هندوستان و افغانستان جست وجو در رازهای هستی را وجه مشترک فردوسی توسی و خیام نیشابوری دو شاعر برآمده از خراسان قرن‌های چهارم تا ششم هجری قمری دانستند.
به گزارش ایرنا، همایش مجازی بین‌المللی حکیمان خراسان؛ از حکیم توس تا حکیم نیشابور، عصر دیروز به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در صفحه رسمی این نهاد فرهنگی، برگزار شد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در آغاز این نشست با اشاره به شباهت هایی میان شعر فردوسی و برخی رباعیات منسوب به خیام گفت: وجه مشترک هر دو، عدم ادراک جان، وجه و رمز هستی است که البته به این دو محدود نمی شود و کسان دیگری هم که از مرز علمی به عرصه حیرت می رسند، این گونه اند. عرفان ایرانی معتقد است رمز و راز هستی را نمی شود، دریافت و ما یک سخن مشترک میان حکیمان و عرفا داریم. این قلمرو، عرصه حیرت است و می گوید هر چه انسان تلاش کند به هدف نرسد چون هستی بی کران تر از آن است که به کمند درک انسان درآید.
حسن بلخاری با خواندن ابیاتی از خیام و فردوسی، به رمزپردازی های شعر این دو اشاره کرد و ادامه داد: شاهنامه کتاب افسانه و افسون نیست، بلکه از حکمت فردوسی سرچشمه گرفته است و خود فردوسی هم کتاب را دارای دو وجه دانسته؛ یک وجه بر اساس خرد و بخش دیگر روایت حقایق در قالب داستان و افسانه. بنابراین آنچه در شاهنامه وجود دارد، از یک سود روایت هایی خردمندانه است و از سوی دیگر آنچه داستان و افسانه خوانده می شود، راز و رمز است که باید معنا را از دل آن بیرون کشید.
بلخاری با روایتی از برزو و گفت و گوی او با انوشیروان و روایتی از اسکندر در شاهنامه درباره هندوستان؛ یعنی سرزمین رازها، سخن گفت و برخی نکات این روایت ها را شرح داد.

فردوسی، بذرپاش فکر انسان‌دوستی است

استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علیگر هند درباره انسان‌دوستی فردوسی گفت: سراینده شاهنامه، ما را با فکر مثبت و سالم خود به سوی جهان هم‌زیستی راهنمایی می‌کند، همت سرخورده ما را برمی‌انگیزد و ما را از حضیض خودخواهی و جنگ و تهاجم و تشدد به سوی جهان همزیستی و انسان‌دوستی می‌برد. فردوسی نه‌تنها در احیای زبان فارسی نقش دارد، بلکه وقتی می‌گوید «عجم زنده کردم بدین پارسی» مقصودش این نیست که فقط فارسی دری را زنده کرده است بلکه هویت ملی ایران را حفظ و نگهبانی کرده و مزایای اخلاقی و ستوده‌های کردار انسانی را که در ایران قدیم وجود داشت، احیا کرده است. «عجم» یک جسد بی‌جان مادی نبوده که فردوسی در آن روح دمیده باشد، بلکه از تمام ستوده‌های اخلاقی و اسلامی نگهبانی کرده است.‌
آذرمیدخت صفوی، ادامه داد: مراد فردوسی از انسان‌دوستی صرفاً شفقت و ترحم بر نوع انسان نیست، بلکه یک کل است مشتمل بر اجزای گوناگون. اروپایی‌ها می‌گویند آنها اولین کسانی بودند که انسان‌دوستی را یک کل مشتمل بر اجزای مختلف، معرفی کردند ولی باید بدانیم، فردوسی، شاعر بزرگ ایران و جهان، بذرپاش فکر انسان‌دوستی و اومانیسم بود که در شاهنامه با شخصیت‌های رستم، تهمینه، رودابه، کاوه، و هزاران شخصیت دیگر، صفات انسان‌دوستی را متنوع جلوه می‌دهد.‌
وی آزادی و آزادی‌خواهی فردوسی یکی از ویژگی‌های مهم شاهنامه دانست و اضافه کرد: کاوه در مبارزه با ضحاک، همه مردم را زیر پرچم چرمی خود علیه استبداد جمع کرد. فردوسی نیز قدم به قدم با کاوه زیر آن پرچم می‌رود و ما را آماده می‌کند همیشه علیه استبداد قیام کنیم. عدل و دادجویی یکی از جلوه‌های انسان‌دوستی است؛ زیرا اگر در جامعه‌ای نابرابری حاکم باشد، آن جامعه اصلا انسان‌دوست نیست. همچنین شاهنامه کتابی برای شاهان بود ولی فردوسی به حمد و ثنای شاهان نپرداخت و به آنان هشدار داد اگر عادل نباشید، یک فرمانروای خوب نخواهید بود.
این استاد دانشگاه افزود: در جامعه عادل شاهنامه، تبعیض و تعصب راهی ندارد و برادرخواندگی و برابری جریان دارد و بر خردورزی تأکید شده است. فردوسی حماسه‌سراست ولی در هیچ‌جای شاهنامه خشونت جنگ را نمی‌پسندد و همیشه نابسامانی و فجایع دردآور و بدبختی‌های جنگ را برای ما توضیح می‌دهد و به ما هشدار می‌دهد هر جامعه‌ای که به جنگ دچار شود، این بدبختی‌ها سراغش خواهند رفت.‌

فردوسی؛ پدر فرهنگی ملت باستانی و اهورایی ایران
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، با اشاره به هنرپروری در خراسان گفت: این دو حکیم برخاسته از اقلیم فرهنگ‌پرور خراسان هستند. فردوسی و خیام، هر دو حکیمند و آگاه به دانش‌های زمان. شاهنامه بزرگ‌ترین نماد فرهنگی ملت ایرانی است و شاهکاری است هنری، ادبی و فلسفی و جنبه اسطوره‌ای و تاریخی آن نیز زیر تأثیر خورشید پرفروغ هنر و ادب فارسی است.
مهدی ماحوزی، ادامه داد: زیبایی و بی‌همتایی طبع شعر فردوسی و حکمت پویای اندیشه آخربین او توانسته با بلاغتی شگفت‌انگیز، شاهنامه را به شاهکاری دوراز دسترس در عرصه حکمت و ادب فارسی تبدیل و به جهانیان معرفی کند. اثری که به‌راستی احیاگر زبان و فرهنگ فارس است و در سراسر این گنج‌نامه، فردوسی همچون پدر فرهنگی این ملت باستانی و اهورایی با افسانه‌های بلند خود، مجد و عظمت گذشته ایران را یادآور می‌شود، روح مناعت در آنان می‌دمد و با شناختی گسترده که از گذشته ایران و پیش‌بینی‌های دقیق که از آینده این مرز و بوم داشته است، بزرگ‌ترین حماسه فرهنگی و ادبی جهان را به زبان فاخر فارسی پدید آورد. ‌
وی خیام را از سرآمدان ریاضیات، نجوم و فلسفه و از نام‌آوران عرصه رباعی برشمرد و گفت: رباعی‌های خیام بیشتر در زمینه نقد اندیشه‌های فلسفی و کلامی و به‌ویژه نشان دادن عجز و ناآگاهی بشر در برابر جهان هستی و راز آفرینش هستند. واژه‌های کلیدی رباعیات اصیل خیام عبارتند از: نهایت و بدایت جهان، شک فلسفی، کفر و الحاد، باده‌گساری، دم را غنیمت شمردن، پاداش و کیفر، عناصر چهارگانه، ترکیب و انحلال، تقدیر، حادث و قدیم، فلسفه و کلام، معرفت، روحیه پرسشگری، ناپایداری جهان، قناعت، جام جم، شریعت و طریقت و حقیقت، استهزا، اعتراض، نسیان، وحشت از مرگ، عشق به زندگی و قدرت سرنوشت.‌

بدون خرد و دانش، زیستن محال است
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علیگر هند نیز در این همایش اظهار کرد: شاهنامه کتاب مقدسی است که تاریخ ایران باستان را زنده کرده و در ادبیات جهان مقام بلندی یافته است. فردوسی، شاعر بزرگ و حماسه‌سرای ایران، در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمد و صاحب مزارع بزرگ بود. او مردی میهن‌پرست بود و به تاریخ ایران علاقه فراوان داشت.
زرینه‌خان، ادامه داد: بیان رزم و بزم پادشاهان و پهلوانان، زینت شاهنامه است. در شاهنامه نه فقط رزم مردان کارزار تشریح شده، بلکه درباره تمدن و کشاورزی، پوشاک و خوراک و غیره هم صحبت شده است. داستان‌های ضحاک، کاوه و فریدون هم در شاهنامه آمده‌اند که قدیمی‌ترین داستان‌های آریایی‌اند. داستان رستم و جنگ با سهراب و کشتن پسر توسط پدر، دشمنی میان ایران و توران و ظهور زرتشت نیز در شاهنامه آمده است. داستان اسکندر، اگرچه از یونان گرفته شده، ولی در شاهنامه هست. فردوسی در بزرگی و فضایل خرد و دانش، اشعار پرمغزی سروده است؛ زیرا می‌داند بدون خرد و دانش، زیستن محال است.‌

جغرافیای ایران، جغرافیای نیک‌اندیشی است
عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان مشهد نیز در این نشست گفت: بی‌گمان شاهنامه، سند شکوهمند فرهنگ و تمدن ایران و بزرگ‌ترین حماسه جهانی است که توانسته در گردآوری و تدوین هویت ملی ما اثرگذار باشد. شاهنامه در طول تاریخ، همواره پناهگاه مردم ایران و موجب دوام و قوام و پیوستگی و استواری ایران بوده است. در زمان حمله مغول، ابوطالب کاشی، شاعر ایرانی به آرامگاه فردوسی رفت و غم دلش را با حکیم ایران‌زمین درمیان گذاشت.
علیرضا قیامتی، ادامه داد: جغرافیای ایران، جغرافیای نیک‌اندیشی است و نام ایران از این رو در شاهنامه ستودنی است که همواره در این خاک، پیام مهر و دانش و انسانیت به دنیا مخابره شده است. این نکته‌ای است که در شاهنامه به آن اشاره شده و ایران را ظرف نیکی‌ها قرار داده است.‌ شاهنامه فقط یک اثر حماسی و میهن‌گرایانه نیست، بلکه دانشنامه راستی و مهرورزی و حکمت است و داستان‌هایش در خدمت اخلاق و حکمت هستند.‌
این استاد دانشگاه ادامه داد: اساس اندیشه فردوسی، غمگساری دیگران، اندوه دیگران را کشیدن و به فکر انسانیت بودن است. در شاهنامه شادمانی زمانی به‌ دست می‌آید که رنج و اندوه و ستمی نباشد. انگیزه جنگ‌های ایرانیان در شاهنامه، برقراری دادگری و پشتیبانی از ستم‌دیدگان است در حالی که در ایلیاد و ادیسه، محور جنگ‌ها ربودن زنی است که خودش با دشمنان همراهی کرده بود. در شاهنامه جنگ‌ها بر سر نیکی و آزادگی است.
قیامتی گفت: شاهنامه بیشترین توصیه به صلح را دارد. ابیاتی که در توصیه صلح و آشتی در شاهنامه داریم، در هیچ حماسه دیگری نداریم. فردوسی در دل جنگ‌ها به صلح و آشتی سفارش می‌کند و خون بی‌گناه ریختن را بزرگ‌ترین گناه می‌داند. در گنجینه اخلاق شاهنامه، خرد و اخلاق و یکتاپرستی به‌هم پیوسته‌اند. همچنین شاهنامه آیین شهریاری و تمامی ظرایف حکومت‌داری، دیپلماسی خارجی و مراودات بازرگانی را به جهانیان می‌نمایاند.‌

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *