بانیفیلم: پیش از پایان دادگاه محمد امامی، این سرمایهگذار سریال «شهرزاد» و شماری دیگر از فیلمها و سریالها در نامهای خطاب به منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما از او خواست تا تکلیف سهماش در فیلمها و سریالهایی که با سرمایه او ساخته شدهاند را مشخص کند.
این نامه که هیچگاه پاسخی برایش داده نشد، شاید مهمترین فصل از نقاط تاریک مربوط به سرمایهگذاریهای کلان محمد امامی در پروژههای نمایش خانگی و فیلمهای سینمایی بود.
زندانی بودن امامی شاید مزیدی بر علت بود تا آن بخش از پولهایی که او از صندوق فرهنگیان گرفته و نزد برخی از تهیهکنندگان -به رسم امانت(؟!!)- گذاشته بود، مجهولالمکان شود!
ماندن بخش زیادی از پولهای امامی نزد برخی از تهیهکنندگان که به اعتقاد برخی از آگاهان بالغ بر صدها میلیارد تومان است، شائبه ریختوپاشها توسط «امانتداران پولهای امامی(!)» در پروژههای نمایش خانگی را پررنگتر کرد.
نمونهایترین آنها، هزینه ۱۵۰میلیارد تومانی در پروژهای بود که دو سال پیش جلوی دوربین رفت؛ پروژهای که به گفته تعدادی از مدیران تولید، در همان سال حداکثر ۵۰ میلیارد تومان هزینه ساختش میشد.
هزینهکردهای جعلی و ارایه فاکتورهای غیرواقعی در بعضی پروژهها و در واقع بالا کشیدن پولهای باقیمانده محمد امامی، نگرانی ناشی از حیف و میل پولها را بیشتر کرد.
رد پای بخشی از این پولها، به تازگی در یک سریال نمایش خانگی هم دیده شده؛ سریالی که با حاتمبخشی در پرداخت چندمیلیاردی دستمزد به بازیگرانش، نشان داده که «پشت»اش حسابی «گرم» است و برای هزینه کردنهای نجومی در آینده، نه «دست» تهیهکننده میلرزد و نه «دل» کارگردان!
مهمترین نکتهای که محصول این ریختوپاشها از «کیسه سلطان» است، چشم پوشی یا غفلت مدیران سینمایی از این اوضاع نابسامان است.
فهمیدن این مسئله که پرداخت دستمزدهای چند میلیاردی به بازیگران، گران تمام کردن پروژهها برای سود بیشتر توسط تهیهکنندگان رانتخوار و امتیازبگیر، فضای واقعی تولید فیلمها و سریالها را در آینده نزدیک دچار مشکلات عدیدهای میکند، کار دشواری نیست.
وقتی میبینید که یک «خبربیار» که تا همین دو سه سال پیش برای پر کردن چالهچولههای مالیاش، در قالب خبر نوشتن برای پروژههای سینمایی و سریالهای تلویزیونی فعالیت میکرد و ناگهان در کسوت تهیهکننده نمایش خانگی و فیلم سینمایی ظاهر میشود(!!)، میتوان «رد» پولهای سرگردان را دید که قرار است توسط عدهای «تازهوارد» در مقام تهیهکننده(؟!) -اما در خفا به حسابهای بانکی همان نورچشمیها و رانتخواراها واریز شود!
هرچند به نظر میآید این چشمپوشی ناشی از بیتوجهی مدیران فعلی سازمان سینمایی به مسایل زیربنایی سینما نباشد، اما این اندازه از تردید و بیارادگی مسئولان در ورود به مسئله حساسی چون خرج کردن بیحسابوکتاب از انبان پولهای بادآورده و صرف بودجههای هنگفت، عملاً راه بر فیلمسازی توسط تهیهکنندگان و فیلمسازان واقعی و غیررانتی مسدود میشود.
مقابله با سوداگران رانت و همچنین پیدا کردن مجراهای سوءاستفاده برخی از پروژههای نمایش خانگی و فیلمهای سینمایی از پولها و سرمایههای به تاراج رفته بانکها، از جمله صندوق فرهنگیان، کار چندان دشواری نیست، مگر آنکه به جای چارهجویی برای پیشگیری از ویرانی بیشتر خانه، خواجههای اندر نقش ایوان باشند…!
طرح بالای مطلب از سایت قدس انلاین
بدون دیدگاه