*علیرضا غفاری

خائن کشی ، آخرین ساخته مسعود کیمیایی با تمام حواشی پیرامونش، که قبل از تولید شروع و تا روز قبل از آغاز جشنواره با کناره گیری مسعود و پولاد کیمیایی از شرکت در قضاوت جشنواره(؟!) ادامه داشت؛ سرانجام اکران شد!
سرقت مسلحانه از بانک ملی ایران در روز های پایانی سال و درست همزمان با کسوفی که رخ میدهد! بمنظور مساعدت به دولت دکتر مصدق برای تاب آوری در برابر فشارهای اقتصادی؛ علیرغم فروش اوراق قرضه؛ شروعی غافلگیر کننده برای فیلم و قصه است!
در سکانس افتتاحیه فیلم به صورت جدی و به وضوح می‌توانیم دقت و وسواس کیمیایی برای انطباق جزییات صحنه با روایت تاریخی را ببینیم. در ادامه اما معرفی شتابزده آدم‌های قصه با موضوع گم شدن یک ساک پر از پول رخ می‌دهد که هر چه جلوتر می‌رویم‌؛ رفتار تصنعی و شکل اغراق آمیز بازیها و از همه آشکارتر؛ حضور تعدادی زن (با جایگاه‌های مبهم و متفاوت اجتماعی و عدم ارتباط منطقی بین آنها!) ماجرا را به سمت سردر گمی پیش می‌برد و در پایان تلاش ناموفق سارق اصلی؛ همرا با تبانی رفیقانه با میخانه‌چی ارمنی(!) و درگیری‌های پی‌د‌رپی با تاکید بر حضور یک خائن در جمعی که قرار بوده به مساعدت دکتر مصدق بروند… و همچنین پیام نهایی نخست وزیر قانونی (که به شهربانی اعتماد نکنید! و فقط به ارتش اعتماد کنید!) محصولی جز سرگیجه ندارد و در نهایت پایان‌بندی ناامید‌کننده‌ای را رقم می‌زند!

***

در بین هم‌نسلان و هم‌سالان مسعود کیمیایی فعلا فقط اوست که همچنان با ذهنی خلاق‌، پشتکاری ستودنی، نبوغی رشک‌برانگیز و احساس دائمی مسئولیت اجتماعی؛ کماکان فیلم می‌سازد!

***

با تمام احترامی که برای استاد کیمیایی قائلم (و خودشان از آن آگاهند) معتقدم باید برای اکران عمومی باید دوباره دستی به سر و گوش فیلم بکشند؛ با این آگاهی و تاکید که می‌دانم (و علی اوجی تهیه کننده فیلم هم در نشست بعد از اکران و در جمع اهالی رسانه به آن اشاره کرد) نزدیک به یک ساعت از راش‌های موجود در تدوین نهایی برای حضور در جشنواره کنار گذاشته شده است! تا احتمالاً در یک فرآیند جدید به منظور عرضه در شبکه نمایش خانگی (به صورت مینی سریال) مورد استفاده قرار گیرد!
این فقط یک پیشنهاد است که امیدوارم جدی گرفته شود!

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *