«زندگی زیباست» از ساخته های جدید قاسم جعفری پس از ۱۳ سال دوری از تلویزیون است. سازنده سریال هایی چون «خط قرمز»، «مسافری از هند»، «غریبانه» و «کمک کن» در نیمه اول دهه ۸۰ کارگردان نسبتا پرکاری برای تلویزیون محسوب می شد و پس از آن سراغ سینما رفت که البته نتوانست اتفاق متفاوتی را در کارنامه هنری اش به ثبت برساند.
جعفری حالا با سریالی جدید به تلویزیون بازگشته و با حضور چند بازیگر جوان، تلاش می کند بار دیگر خود را به عنوان کارگردانی جدی در این عرصه یادآوری کند؛ با این همه «زندگی زیباست» که چگونگی رسیدن هفت جوان به یکدیگر را روایت می کند و پس از وقفه در پخش، بدون اطلاع رسانی قبلی روانه آنتن شبکه دو شد، از همان ابتدا حاشیههای بسیاری را هم با خود همراه کرد؛ برخی رسانه ها این سریال را با یکی از مجموعه های پرمخاطب تلویزیون آمریکا که اخیرا قسمت ویژه ای هم از آن منتشر شد، مقایسه کردند و عده ای دیگر آن را «شبه آمریکایی» خواندند. عده ای دیگر به متن و کارگردانی انتقادهایی را وارد دانستند. حذف ۱۰ قسمت از این سریال به ادعای یکی از بازیگران اصلی هم نکته دیگری است که در این روزها مطرح شده است.
ایسنا در گفت وگویی با پریسا شمس، نویسنده «زندگی زیباست»، تلاش کرده است برخی اتفاقات این سریال، از بدو ساخت تا پخش را جویا شود. شمس می گوید: «سریال مسلما ایرانی است و اگر شائبه آمریکایی بودن به وجود آمده باشد، شاید برخی سکانسهای اجرای فانتزی باعث به وجود آمدن این شائبه شده است. ما در این سریال دختری با پوشش کامل چادر داریم و درگیر سنتها و فرهنگ ایرانی هستیم؛ چطور میتوانند بگویند که این سریال شبه آمریکایی است؟!»
نویسنده «زندگی زیباست» در پاسخ به این پرسش که ایده ساخت سریال از کجا شکل گرفته است؟ یادآور می شود: این سریال در واقع طرحی بود به اسم مجردها که آقای حامد افسری کار کرده بودند و قصه چند جوان بود که تصمیم به ازدواج میگیرند. این کار ساخته نشد اما پایه و حال و هوا از سمت آقای جعفری پذیرفته شد و بعد من دعوت به کار شدم. شخصیت پردازی اتفاق افتاد و سپس روند قصه شکل گرفت.
«آیا هدف از ساختن این سریال انتقال مفهوم خاصی به مخاطب بود؟»؛ پریسا شمس پاسخ می دهد: در بحثهای اولیه که در مرحله ایدهپردازی شکل گرفت، بیشتر به این مساله نگاه میکردیم که تجربه عشق، ازدواج و تشکیل خانواده یک تجربه تکاملی بشری است که در بستر تاریخ مدام اتفاق افتاده است اما در حال حاضر ما در یک جایی از تاریخ ایستادهایم که میل جوانان برای ساختن خانواده روز به روز کمتر میشود.
او به حرف هایش اضافه می کند: شخصا به عنوان کسی که به شدت به اهمیت خانواده اعتقاد دارم از این منظر بیشتر قصد داشتیم تا به قصه جوانانی بپردازیم که در ابتدا منفرد و مجرد هستند اما پس از مدتی تبدیل به زوجهایی میشوند و طبق طبیعت زندگی، فراز و فرودهایی برایشان به وجود میآید که پیچیدهتر از زندگی مجردی است اما در همین سیر و سلوک به پختگی میرسند و بالغ میشوند.
نویسنده «زندگی زیباست» در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه «هدف از انتخاب بازیگرانی که شناخته شده نیستند در سریال چه بود و نظر شما نسبت به استفاده از چهرههای جدید به عنوان بازیگر چیست؟» می گوید: بچههایی که در سریال بازی کردند همگی سابقه کار تئاتری و در مواردی کار تصویری دارند؛ برای مثال شهرزاد جعفری تقریبا ۱۲ سال پیش در فیلم سینمایی «دختران» به نویسندگی خود من، ایفای نقش کرده بود. سعید زارعی نیز یکی دیگر از بازیگران سریال است که تجربه ایفای نقش پیش از «زندگی زیباست» را داشته است.
شمس ادامه می دهد: «اکثر بازیگران این مجموعه پیش از «زندگی زیباست» کار کرده بودند؛ بنابراین نمیتوان گفت که نابلد هستند اما چهره شناخته شدهای نیستند و اتفاق شگفت انگیزی نیست. ما اصلا در این رِنج سنی بازیگر شناخته شده به تعداد کافی نداریم؛ بنابراین یک نفر باید آستین بالا بزند و بازیگر بسازد. من نمیدانم این چه گاردی است که نسبت به کارهایی از این جنس گرفته میشود. قاسم جعفری در پروسه عمر کاریاش انتخاب بازیگران شناخته نشده را قبلا هم تکرار کرده بود و خیلی از بازیگرانی که در حال حاضر سوپراستار محسوب میشوند یک روزی اولین کارشان را بازی کردند و دست بر قضا خیلی وقتها برای اولین بار در کارهای همین کارگردان ایفای نقش کردند و این اتفاق اصلا پیچیدگی ندارد.»
این نویسنده سپس در پاسخ به پرسشی درباره حذف ۱۰ قسمت از سریال «زندگی زیباست» و آسیب های احتمالی به آن، تصریح می کند: «سانسور پروسهای است که هر یک سکانسش آسیب زننده است. پخش این سریال برای خود من حداقل ناگهانی بود. این سریال هم مثل کارهای دیگر ناظر کیفی داشته و مرحله به مرحله تحت نظارت بوده است. به یاد دارم حتی وقتی که کار تمام شد از من برای جلسهای دعوت کردند تا در رابطه با مدت زمان سریال که در برخی قسمتها بیشتر از ۴۵ دقیقه شده بود، صحبت کنیم. جلسات مفصلی برگزار شد و راجع به همه چیز صحبت میشد. تمام نکات لازم رعایت شده بود و زمانی که کار ممیزی میخورد، برمیگشت و ما دوباره اصلاح میکردیم. بعد از تمام جلساتی که برگزار شد، خیلی ناگهانی گفته شد که کار توقیف شده است و مدام به کشمکش برخورد میکردیم.»
او یادآور می شود: «روزی که قرار بود کار پخش شود دو ساعت قبل از پخش با من تماس گرفتند و اعلام کردند که امشب ساعت نه و نیم کار روی آنتن میرود. با دیدن قسمت اول ابتدا فکر کردم که دیر به من اطلاعرسانی شده و چهار قسمت کار پخش شده است. زمانی که پیگیری کردم متوجه شدم که این قسمت اول است که روی آنتن میرود و شوکه شدم؛ چراکه سریال از قسمت پنجم شروع شده بود و معرفی شخصیتها و داستانهایی که ساخته بودیم تا تماشاچی به خوبی شخصیتها را بشناسد، حذف شد. با این نوع از حذف کردن و سانسور، بدیهی است که قوت اثر دچار ضربه میشود. در حال حاضر هر قسمتی را که شب به شب میبینم واقعا از حذفیات کار دچار حیرت میشوم. من در پنج سال گذشته تقریبا یک سریال روی آنتن داشتهام و با ممیزیها کاملا آشنایی دارم اما خیلی جاها حذفیات سریال «زندگی زیباست» حیرت آور است و شخصا تجربه عجیب و غریبی به این صورت با مقوله سانسور نداشتهام.»
«اگر حق انتخاب داشتید، تصمیم می گرفتید سریال با سانسور پخش شود یا اصلا پخش نشود؟»؛ نویسنده سریال قاسم جعفری پاسخ میدهد: فکر میکنم که این کار محصول زحمات شبانه روزی یک تیم بزرگ است. برای منِ نویسنده که ماهها شبانه روزی برای اتمام کار تلاش کردم، وقتی قسمتی از کارم حذف میشود انگار کار من عقیم شده است. خیلی وقتها به دنبال حذفیاتی که اعمال شده است دیالوگها پس و پیش ندارند و شخصیتها بیمنطق به نظر میرسند. برای کارنامه ی کاری من نویسنده شاید این اتفاق ناگوار باشد اما برای بچههای بازیگر از طرف دیگر اتفاق خوبی محسوب میشود. به هر حال همین که از خبرگزاری ها با من تماس میگیرند و نظرم را در ارتباط با استفاده از چهرههای جدید به عنوان بازیگر جویا میشوند یعنی این بچهها در حال دیده شدن هستند. بنابراین از سمت خودم راضی به پخش سانسور شده سریال نیستم اما از سمت بچههای بازیگر بسیار خوشحال هستم که کار با همه این شرایط در حال پخش است.
پریسا شمس در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه «نظرتان در ارتباط با ساخت سریال در شبکه خانگی و تلویزیون چیست و به عنوان نویسنده در ادامه ترجیح شما کدام است و چرا؟هد:» توضیح می دهد: شبکه نمایش خانگی فضای بازتری دارد و شاید بشود قصههای بیشتری در این فضا تعریف کرد اما به هر حال به دلیل اینکه یک رسانه خصوصی محسوب میشود و خیلی نمیدانیم که ساز و کار حقوقی آن بر چه اساسی است شاید یک کارگردان یا نویسنده در آن بیپشتوانهتر باشد. همین حالا که ما در حال گفتوگو هستیم سال گذشته یک قراردادی با شبکه خانگی داشتیم و طبق آن قراردادی که داشتیم پس از اینکه طرح پذیرفته شد و تهیه کننده قراردادش را بست ما موظف شدیم تا ۲۰ قسمت اول را بنویسیم و سیناپسش را تحویل دهیم. افرادی که با نویسندگی آشنا هستند، میدانند که نوشتن یک سیناپس در نویسندگی خودش یعنی ۵۰ درصد کار یا بیشتر. چیزی بالغ بر سه ماه کار بیوقفه انجام شد برای اینکه سیناپس به نتیجه برسد که ناگهان رسانهای که ما با آن قرارداد بسته بودیم گفت مدیریتشان عوض شده و سیاستگذاریشان دچار تغییر شده است و نهایتا کاری را که زمان زیادی برای آن صرف شده بود را نمیخواهند. کار به شورای فیلمنامه هم نرسید و رسانهای که ما با آن قرارداد داشتیم به جای اینکه درخواست اصلاح از ما بکند کار را رد کرد. خود من میبینم که چهار ماه از زمان زندگیام را وقف انجام کاری که خوب بوده کردهام اما نهایتا با آمدن یک آدم جدید تمام قوانین تغییر کرد.
نویسنده سریال زندگی زیباست در پایان می گوید: در تلویزیون نیز این ماجرا خیلی محدودتر وجود دارد؛ چراکه تلویزیون به راحتی پول نمیدهد و وقتی برای طرحی پول پرداخت میکند، موظف است تا زمانی که طرح به سرانجام برسد پای آن بایستد. این در حالی است که شبکه خانگی فاقد این امنیت است. البته شبکه نمایش خانگی از نظر نرخ دستمزدها منطقیتر است. هر کدام از این رسانهها داستانهایی دارند و من میتوانم بگویم که نویسنده خیلی بدبخت است؛ چراکه از هر طرف به نحوی در فشار است.
بدون دیدگاه