دیگر جشنواره فیلم فجر، چندان بسته عناوین و سفارش‌ها به نظر نمی‌رسد و علی رغم حضور چهره‌های شناخته شده و فیلم‌های پرهزینه رفقا و دوستان، اما جوایزش را به شایستگی‌ها و لیاقت‌ها می‌دهد، حتی اگر با سلیقه متولیانش چندان هماهنگ نباشد. تا جایی که فیلم‌های اولی ولی خوش ساخت با ویژگی‌های فرهنگ ملی همچون «پرویز خان» و «پروین» و «آپاراتچی» و «مجنون» و…. جایزه می‌گیرند.
به گزارش سایت عصر ایران، کیهان نوشت: سال 1402، سینمای ایران، شاهد خواهش و تمنای تحریمی‌های سال گذشته بود و مغبون شدن آنها که آلت دست قرار گرفتند تا آنجا که برخی‌شان حتی با جار و جنجال از اینکه در بخش مسابقه اصلی یعنی سودای سیمرغ نیستند، شاکی شدند!
و در غیبت آن تحریمی‌ها، نسل تازه‌ای از فیلمسازان جوان به میدان آمدند که در پی جشنواره‌ها و حاشیه‌ها و فضاهای پرغوغا و خالی از هنر و فکر و اندیشه نیستند بلکه دغدغه سینما و کشور را داشته و دارند.
چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، بیش از هر موضوعی، نوید و مژده همین فضای تازه و جدید را داد که سینمای ایران تقریبا از آن فضاهای فرمایشی و جشنواره‌ای و شبه‌روشنفکری و فیلمفارسی فاصله گرفته و میادین و عرصه‌های نوینی را در حیطه سینما و سینماگر و هنر و تفکر و اندیشه ملی و ایرانی تجربه می‌کند.
می‌توان گفت سینمای ایران به نوعی پوست انداخته و دیگر نیازی به آن چهره‌ها و عناصر پرمدعای جشنواره زده و مقلد و عروسکی ندارد. اینک با نسلی جدید پیش می‌رود که اگرچه آن مدعیان سابق تحقیرش می‌کنند که بدون نام و نشان مانده اما طرفه آنکه همان نام و نشان‌های اصیل‌تر، این نسل را یاری می‌دهند.
اینک سینماگران جوانی مانند علی ثقفی و علی طاهرفر و مهدی شامحمدی و مارال بنی آدم و فاطمه مسعودی‌فر و ابوالفضل اسدی و ارسطو خوش رزم و… وارد میدان شده‌اند و قدیمی‌ترها امثال بهروز افخمی و مسعود جعفری جوزانی و مجید انتظامی و حسن حسندوست و سعید پورصمیمی و رضا ناجی و مهین نویدی و… در کنارشان قرار گرفته‌اند.
دیگر جشنواره فیلم فجر، چندان بسته عناوین و سفارش‌ها به نظر نمی‌رسد و علی رغم حضور چهره‌های شناخته شده و فیلم‌های پرهزینه رفقا و دوستان، اما جوایزش را به شایستگی‌ها و لیاقت‌ها می‌دهد، حتی اگر با سلیقه متولیانش چندان هماهنگ نباشد. تا جایی که فیلم‌های اولی ولی خوش ساخت با ویژگی‌های فرهنگ ملی همچون «پرویز خان» و «پروین» و «آپاراتچی» و «مجنون» و…. جایزه می‌گیرند.
اینک سینمای ایران جرات می‌کند از توطئه‌های بهائیت و قربانی‌هایش بگوید، فیلمبردار جوانی همچون کوهیار کلاری از پشت نام پدرش بیرون زده و یک فیلمبرداری خوش و آب و رنگ و دراماتیک کم نظیر به سینمای ایران تحویل می‌دهد، فیلمسازان شهرستانی از عمق گمنامی می‌آیند و با خلاقیت و هوشمندی باب‌های تازه‌ای در این سینما باز می‌کنند، دیگر در فیلم‌ها خانواده‌ها و پدرها و مادرها تحقیر نمی‌شوند، حالا دیگر آن سینمای به اصطلاح اجتماعی که فقط از سیاهی‌ها و پلشتی‌ها می‌گفت، به عمق و تبار و ریشه آن نابسامانی‌ها نقب زده، حالا دیگر سینمای کمدی با شوخی‌های سخیف و جوک‌های چاله زاری کاری ندارد، حالا انیمیشن استاندارد متفکر و هدفمند فارغ از شبه روشنفکری‌های 80 ساله، راهش را پیدا کرده و در میان آثار جشنواره فیلم فجر جولان داده و هل من مبارز می‌طلبد.
حالا دوران تازه‌ای برای سینمای ایران شروع شده که دیگر تعارف بردار نیست. علی‌رغم همه کاستی‌ها و نقاط ضعف، فصل جدیدی در راه است که ان شاءالله به دوران احتضار این سینما پایان خواهد داد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *