13:29

یادداشت / شاهپور محمدی
در دنیای پیشرفته امروز نمی‌توان جایگاه سینما را در هیچ جای دنیا نادیده گرفت. اما آنچه مهم است اینکه ساختار همین هنر گرانبها در زمان‌های مختلف نیازمند تغییر و تحول و دگرگونی اساسی است.
چنین تغییراتی نیز (‌در کشور ما‌) می‌بایست از مدیریت کلان دولتی آغاز شود‌. چرا که چه بخواهیم و چه نخواهیم سینمای این کشور از نوع دولتی است‌.
اگر آخرین تحولات سینما را در تمامی اجزا و ارکان آن به چهل سال پیش و زمان انقلاب منتسب کنیم هم اکنون نیازمند آن هستیم تا پس از گذشت ۴ دهه آزمون و خطا، سر و شکل تازه ای به ساختار مدیریتی کهنه و فرسوده این هنر پیشرو ببخشیم.
اگر تغییرات لازم ساختاری در شکل مدیریتی سینما اتفاق نیفتد‌، قطعا اصحاب سینما نیز به مرور دچار رکود و خمودگی گردیده و نخواهند توانست خلاقیت های بالقوه خود را آن چنان که باید به منصه ظهور برسانند.
در دنیایی که همه امور آن لحظه به لحظه در حال تغییر است، نمی‌شود ماشین سینما را به حال خود رها نمود و یا با چرخ‌های پوسیده و فرسوده، آنرا به سر منزل مقصود رساند.
هم اکنون با یک تاخیر طولانی برای تحول و دگرگونی این «‌هنر – صنعت‌» در کشور مواجهیم.
اما از یک جایی باید شروع کرد و گام‌های اولیه این تغییر و تحول نیز از طرف بخش دولتی می‌بایست برداشته شود‌، چرا که بخش خصوصی در کشور اجازه ای برای پیشقدم شدن نخواهد داشت.
برای ایجاد چنین تغییر بزرگی ابتدا نیازمند تشکیل یک اتاق فکر مقتدر با حضور سینماگران حاذق و دلسوز کشور با پشتوانه قوی اقتصادی از طرف دولت و مدیران سینما هستیم‌.
در این اتاق، برنامه های تحول ساز سینما میبایست از طریق سینماگران حاذق و با تجربه طراحی و اجرا شوند و دولت صرفا نقش نظارتی خود را ایفا کند.
شخص وزیر و نمایندگان بخش دولت میبایست برای عملیاتی شدن هرچه سریعتر این طرح‌ها قدم‌های محکمی بردارند.
نقاط ضعف تمامی عرصه ها باید به طور ضربتی شناسایی و مورد ترمیم قرار گیرند‌.
از تامین امنیت اقتصادی سینماگران گرفته تا به کار گرفتن نخبگان این حوزه که به دلایل متعدد منزوی گشته‌اند‌.
جلوگیری از فرار مغزها به انسوی مرزها که به دلیل برخی تنگناهای موجود اتفاق می‌افتد و صدها مورد مهم دیگر می‌بایست جملگی مورد بررسی و رسیدگی فوری قرار گیرند‌.
موضوع بازگشت هنرمندان و سینماگران به وطن که در تبلیغات انتخاباتی آقای رییسی مورد تاکید قرار گرفت، می‌بایست به جد مورد پیگیری قرار گرفته و به طور ضربتی عملیاتی شود.
بارها گفته‌ایم که شرایط سنی این عزیزان به گونه‌ای نیست که فرصت هرگونه حرکت و تصمیمی را داشته باشند.
این تاخیر و بلاتکلیفی قطعا به تشویش و نگرانی اصحاب هنر و سینما در داخل و خارج از کشور خواهد انجامید، بنابراین لازم است وزیر ارشاد و دولتمردان کشور استراتژی این بخش را بدون فوت وقت تعیین و اعلام نمایند.
لزوم هماهنگی و وفاق ملی بین نهادهای فرهنگی دولتی و حاکمیتی‌.
روابط حاکم در این بخش ها نیز چندان مناسب نیست‌.
فضا به گونه‌ای است که انگار باید در حوزه‌های دولتی و حاکمیتی وضعیتی دو قطبی وجود داشته باشد.
این موضوع یکبار برای همیشه می‌بایست از طریق مسولان ارشد کشور به مدیران فرهنگی تمامی حوزه ها تفهیم شود که همه هنرمندان و سینماگران کشور در زیر یک چتر و متعلق به یک خانه و یک کشورند، بنابراین مرزبندی‌های فکری، سیاسی و سلیقه‌ای نباید موجبات توقف فرهنگی و درجازدن افراد هنرمند در عرصه‌های مختلف هنر را فراهم آورد‌.
آسیب شناسی و ترمیم اساسی در این بخش به شدت احساس می‌شود.
این موضوع مانع پیشرفت برخی افراد مستعد در حوزه فرهنگ و سینما بوده و اگر این اتحاد و همدلی در تمامی حوزه‌های فرهنگی و هنری کشور شکل نگیرد، در آینده نزدیک با اختلافات و پسرفت‌های فاحشی مواجه خواهیم شد‌.
همه امور فرهنگی کشور می‌بایست تحت یک مدیریت واحد قرار گیرند و این تنها راه رشد و بالندگی و عبور از برخی موانع فرهنگی موجود خواهد بود.
مدیریت سینمای کشور می‌بایست در دست افراد پیشکسوت و کاربلد سینما قرار گیرند و از هرنوع نفوذ، رانت و حضور افراد منتسب به رسانه‌های مختلف دیگر جلوگیری شود.
این موضوع مهم باید به طور جدی در وزارت ارشاد جا بیفتد که مدیریت سینما با سایر مدیریت‌های فرهنگی کشور فرق اساسی دارد و هر مدیری نمی‌تواند سکان مدیریت بخش‌های مهم و حساس سینما در وزارت ارشاد را برعهده بگیرد.
مدیوم و ساختار این دو ساحت هنر و رسانه تفاوت فاحشی با هم دارند بنابراین نیازمند آن است این موضوع به عنوان یک قانون برای همه مدیران سینمایی در دولت‌های آینده نیز به ثبت برسد. موضوعی که متاسفانه نبود ان در مدیریت های مختلف چهل سال گذشته صدمات و آسیب‌های فراوانی را به سینمای کشور وارد ساخته است.
مدیرانی اشتباهی گذشته بدلیل ناکارآمدی، به محتوای فیلم‌های سینمایی ضربه بزرگی زدند و گوش شنوایی نیز برای ترک پست‌های حساس در ارشاد نداشتند.
محتوای نازل فیلمهای تولید شده سینمایی در سالهای اخیر موید این موضوع می‌باشد که بدلیل عدم اشراف کافی این نامدیران در گذشته به مقوله سینما، مضمون و محتوا براحتی رها گردیده و عده ای نیز از فرصت استفاده کرده و با استفاده از بودجه‌های دولتی و رانت و اشنابازی به هر تولید سخیف و ضعیفی دست زده اند‌.
مدیران کنونی نیز باید دقت کنند که هر فیلمی با هر محتوای ضعیفی ساخته نشود و وقت گرانبهای مردم بدلیل ندانم کاری عده‌ای خاص تلف نشود.
موضوع ابزار و ادوات فنی استودیوهای قدیمی که میبایست از طرف سازمان سینمایی خریداری و برای موزه های سینما مورد استفاده و در اختیار نسل آینده قرار گیرند ، معلوم نیست به کجا رسیده ، اگر این اتفاق افتاده باید برای عموم مردم و سینماگران اطلاع رسانی شود و اگر نیفتاده می‌بایست مورد پیگیری این سازمان قرار گیرد که این گنجینه‌های فرهنگی بیش از این در اختیار فروشندگان آهن قراضه قرار نگیرند.
موضوع ساخت شهرک سینمایی که هیچگونه خبری در این زمینه در رسانه‌ها دیده نمی‌شود.
مورد بعدی که بازهم جای تذکر و تکرار دارد ، نبود یک تریبون قوی رسانه‌ای در سازمان سینمایی است که بتواند با داشتن یک فرد سخنگو، ارتباط دوسویه‌ای را بین مدیران بخش دولتی‌، مردم و سینماگران ایجاد نماید و بتواند نقدهای سازنده و راهگشای افراد دلسوز حوزه نظر و اندیشه را نیز به مدیران حوزه‌های مرتبط انتقال دهد.
قطع یقین اگر مدیران سینما ظرفیت نقد و انتقاد از عملکرد خودرا نداشته باشند ره به جایی نخواهیم برد.
اینها بخشی از خلاها و نقشه راه هایی هستند که می‌بایست مورد اهتمام وزیر و مجموعه مدیریتی حوزه سینما قرار بگیرند‌.
البته با خواندن این نظرگاه‌ها‌، مدیران عزیزان سینمایی خواهند گفت که همه این موارد را به خوبی می‌دانند‌…!!
که اگر چنین بود باید گفت دانستن مهم نیست مهم عمل است که مشاهده نمی‌شود.
اگر میدانند چرا نشسته‌اند و حرکت اساسی از ایشان دیده نمی‌شود و باعث تکرار و تذکر مداوم انها از طرف اصحاب رسانه می‌شوند.؟!
بهتر نیست اندکی به خودایید و به حرکتهای اساسی در بدنه سینما دست بزنید و از سکون و حرکتهای لاک پشتی دست بردارید.
مگر عمر شما در مدیریت مقطعی دولت‌ها چقدر است که اینقدر تعلل کرده و فرصت سوزی میکنید.؟
اگر به کمیت و کیفیت فیلم های ساخته شده در سالهای اخیر اندک نظری بیندازید خواهید دید که لزوم یک تغییر و زیر ساخت قوی و حرکت اصولی و پرشتاب از طرف بخش دولتی و مدیران و تصمیم گیران امر در حوزه سینمای کشورمان چقدر احساس می‌شود..!!
موکدا اعلام می‌شود که موضوع اقتصاد و رفع گرفتاری‌های حقوقی و قضایی هنرمندان را در تمامی بخش‌های هنری سرلوحه کارهایتان قراردهید.
زندان و بازداشت در شأن هنرمند نیست و اگر کسی با هنرمندان سینما کاری داشته باشد می‌بایست بدوا از طریق واحد حقوقی وزارت ارشاد و صنف مربوطه در خانه سینما موضوع را مورد پیگیری قرار دهد.
این وظیفه وزارت ارشاد است که می‌بایست مکانیسم لازم را برای چنین امور مهمی فراهم آورد نه اینکه هنرمندی گرفتار شود و بعد به تکاپو بیفتند که مشکل او را حل کنند.
و فصل آخر اینکه وقتی کل بودجه سینمای ایران به اندازه تولید و هزینه کرد یک فیلم سینمایی هالیوودی است، نمی‌توان به یک سینمای زنده و پویا چه در داخل و چه در سطح جهانی آن اندیشه کرد.
موانع موجود و چراغ راه مشخص اند و راه کارها به طور مداوم از طریق حوزه نظر و اندیشه برایگان در اختیار مدیران فرهنگ و سینمای کشور قرار میگیرند ، امید که اهتمام در خوری در به کار بستن انها دیده شود و رشد و تعالی سینمای کشورمان را در سطح وسیع‌تری شاهد باشیم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *