جمشید پوراحمد
آنان که به زین اسب خود مینازند
در وقت مسابقه چرا می بازند
دنیا که شبیه کوچهای بن بست است
با نعل شکسته به کجا می تازند؟!
هنرمند گرامی، جناب مسعود جعفری جوزانی؛ جهت آگاهی عرض میکنم که زاویه نگاهم نسبت به شما معلوم و مشخص است؛ وقتی نوشتم فیلم «ایران برگر» جعفری جوزانی تک تک پلانهایش به زیبایی معماری میدان نقش جهان اصفهان چیده شده و از آثار ماندگار سینمای ایران است، نه اغراق کردم و نه زیادهگویی. به همین احترامی که برای شما قائل هستم، وقتی یادداشتم در باره کیومرث پوراحمد و انتشار آن در بانی فیلم -که کاملا بدون نقص بود-، منتشر شد اما برای تفکر ساکنین یادداشت ناخوشایند(!)، با دستور شما و تمنای بنده آن یادداشت از بانیفیلم حذف شد، هیچ گله و نارضایتی از شخص شما نداشتم!
آقای جعفری جوزانی؛ بعد از خواندن مطلب مربوط به شما در بانیفیلم که حکایت از این داشت که ساخت سریالهای «پوریای ولی» و «یعقوب لیث صفار» در دستانداز پُرمهری تلویزیون نسبت به جنابعالی افتاده و تبدیل به امری محال و شبیه افسانه شده، برایم بسیار آزاردهنده بود.
عذابآوری این آزاردهندگی وقتی بیشتر میشود که بدانیم چه هزینههای گزاف مادی و معنوی برای نوشتن فیلمنامه و پیشتولید سریال «پوریای ولی» و «یعقوب لیت صفار» انجام شده است.
جناب جعفری جوزانی اجازه دهید با صراحت بگویم که در مورد بروز این مشکل، شما مقصرید، نه تلویزیون!
دلیل این تقصیر هم، کاردانی، شایستگی، تحصیلات بالا و کارنامه ارزنده و کمنظیر شما در سینما و تلویزیون است!
حتماً به خاطر این دلایل است که تلویزیون و صاحبمنصبانش، به نحو احسن -مثل همیشه- تلفیقی از چوب و آهن را لای چرخ تولید این سریالها گذاشتهاند!
یاد خاطرهای افتادم؛ سالها پیش در وزارت نفت بخشی با عنوان سازمان بهینهسازی مصرف سوخت کشور به ریاست آقای مهندس هاشمی فرزند هاشمی رفسنجانی و ریاست روابط عمومی روح اله زم راهاندازی شد.
روح اله زم تیمی مجرب را برای طرح ، مشاوره و ساخت فیلمهای آموزشی در خصوص انرژیهای تجدید نشدنی دعوت به همکاری کرده بود؛ نصرت کریمی، بهروز افخمی، نیک آهنگ کوثر، علیقلی مجری و بازیگر، دکتر ماهرخ روانشناس و اینجانب جمشید پوراحمد.
در همان جلسه اول متوجه شدیم که برای کاری دعوت شدیم که معنا و مفهوم آن را نمیدانیم! هیچکس به معنای واقعی نمیدانست انرژیهای تجدید نشدنی، یعنی نفت و گاز!
چند جلسهای گذشته بود که یک روز در سالن برگزاری جلسات باز شد و مهران مدیری هم به دعوت روح اله زم وارد شد.
بعد از سلام و احوالپرسی، مهران مدیری افتخار نشستن به جمع را نداد و ایستاده حرفش را زدند و خداحافظی کرد و رفت!
این اتفاق مربوط به زمانی است که نمیدانم آقای مصطفی پورمحمدی رئیس شبکه سه بود و یا مهران مدیری؟!
مهران مدیری در آن جلسه گفت که «من روی تکه کاغذی طرح مینویسم و تصویب میکنم و میسازم…»!!
همان جا بود که متوجه تفاوتهای آشکار و استانداردهای دوگانه تصویب طرحهای تولید فیلم و سریال در سازمان عریض و طویل تلویزیون شدم!
بر همین اساس شاید هنرمند بدون تکرار آقای جعفری جوزانی هم باید مانند مهران مدیری باید طرح سریال «پوریای ولی» را روی تکه کاغذی مینوشتند تا مراحل تولیدش به راحتی انجام میشد، این روال بیشتر مورد تایید مدیران تلویزیون است و کارها زودتر به سرانجام و تولید میرسند، درست مثل برنامههای مهران مدیری!
بدون دیدگاه