15:57

یادداشت / محسن شایانفر

چند باری فرصت شد تا در جشنواره فیلم فجر امسال به تماشای فیلم بنشینم.
از میان فیلم‌های امسال، بیشتر از دو-سه اثر را ندیدم، اما با این حال باید به همه عوامل سازنده خداقوت بگویم و چند علت را در ارتباط با کم‌اقبالی و کم فروغی جشنواره این دوره بگویم.
در این دور متاسفانه شاهد بودیم تعدادی از اهالی سینما که همه چیز را رنگ سیاسی می‌زنند و همه موارد را با ترازوی سیاست ارزیابی می‌کنند در همان ابتدا و به اشتباه، بر طبل تحریم کوبیدند؛ واکنش آنها با وجود مطرح شدن اما بسیار اندک بود و باید این نوع حرکت‌ها را در ادامه مسیری خام و اشتباهی دانست که در این یکی دو ساله اخیر گریبانگیر سینمای ایران شده است.
سینمای ما همواره با چالش‌هایی روبرو بوده؛ در میان دلایل محکم وجود مسائل چالش‌برانگیز، نباید آن جمله تاریخی امام راحل را هرگز از یاد ببریم که در نخستین سال‌های انقلاب و به اصرار مرتجعینی که کمر به نابودی سینما بسته بودند، فرمودند ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم.
از این رو آن عده کمی که با بهانه‌سازی، هرازگاهی یا فرمان به ترک پادگانها و یا دلداری به شورش ۲۱ روزه و ورود ارتش را نوید می‌دهند در واقع به بنیان و ریشه سینما ضربه می‌زنند.
حاج حسین فرحبخش در برنامه هفت اشاره خوبی داشت بر پاکی این سینما و اعتقاد داشت که سینمای فعلی هیچ قرابتی با گذشته ندارد.
همه می‌دانیم پس از چهل و اندی سال دیگر زمان آن گذشته که بتوان در سینما با زبان تهدید با دیگران برخورد کرد.
مگر اعتبار و بودجه این سینما چقدر است که با رفتارهای نادرست، اینگونه پایه‌هایش را سست و از همه مهمتر دل مخاطبان را سرد می‌کنیم؟
ضمن تایید برخی از تحلیل‌های اخیر بانی فیلم، لازم می‌بینم به نکاتی که به نطرم از عوامل ناکامی این دوره جشنواره است اشاره‌ کنم.
اصلی‌ترین ستون یک جشنواره، شخص مدیر آن است. از سال پیش و با روی کار آمدن دولت سیزدهم، مدیریت رویداد سینمایی فجر، به یکی از برنامه‌سازان خوب ولی کم تجربه تفویض شد که اتفاقا همین مورد، یکی از اصلی‌ترین نکات در کم اقبالی دوره ۴۱ به شمار می‌رود.
هرگاه دبیر و مدیر یک رویداد مهم سینمایی، شخصی قدرتمند باشد طبیعی است انتخاب اعضای هیات انتخاب و هیات داوران نیز با حضور شخصیت‌های مهم انجام می‌شود و در نتیجه فیلمسازان با اطمینان خاطر بیشتری فیلمشان را که حاصل دسترنج یکساله آنهاست به دست مدیر می‌سپارد.
البته عمده فیلم‌های شرکت کننده در جشنواره این دوره را محصولات نهادهای دولتی تشکیل می‌دادند که صاحبان این آثار در نهادهای مسئل، شخص دبیر را می‌شناختند و با ارائه فیلم‌هایشان این فرضیه را به اثبات رساندند.
اینکه قاعده جدیدی از سوی یکی از نهادهای شرکت کننده به گوش می‌رسد که قبل از ارسال نسخه بازبینی تعهدنامه‌ای به منظور جوایز فیلم را طلب می‌کند پرواضح است که اعتبار آن جشنواره را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.
در کش‌وقوس‌های حذف و اصافات امسال جشنواره۴۱، متوجه نشدیم آیا در این دوره فیلم منتخب تماشاگران وجود خواهد داشت یا خیر؟
واضح است که صرف داشتن یک نام برای یک جشنواره و آداب برگزاری آن در سال‌های متمادی گذشته به خودی خود نمی‌تواند عاملی کافی برای استمرار موفقیت آن به شمار آید.
از این نکته نیز نمی‌توان گذشت که یکی از عوامل عدم استقبال در این دوره فجر، حجم وسیعی از فیلم‌هایی بود که در زمره آثار سفارشی و نهادی قرار گرفتند. همین مورد خود باعث شد تا برای تماشای فیلم انگیزه‌ای در مخاطبان ایجاد نشود.
ایکاش نقصیه‌ها به همینجا ختم می‌شد و تنی چند نفر جوایز می‌گرفتند و می‌شد با شادکامی و ایجاد رضایت و خوشایند مدیران ارشاد، پرونده امسال جشنواره سینما بسته شود که این چنین نشد!
مطلب مهمتر در باره فیلم‌های جشنواره ۴۱ این است که متاسفانه بیشتر این فیلم‌ها را می‌توان تنها در یک هفته به نمایش درآورد!
شاید بنا بر اقتضائات، از هم اکنون بتوان به مدد صدور بلیت نیم‌بها برای خانواده‌های برخی از نهادها، توفیقی نسبی جهت اکران آنها در سینماها به وجود آورد، اما واقعیت سینمای این نیست و مخاطب فرمایشی چاره‌ برای رونق بخشی سالن‌ها نیست.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *