علیرضا قیامتی می‌گوید: بیت «توانا بود هر که دانا بود» به لحاظ نسخه‌شناسی الحاقی به شاهنامه نیست و به لحاظ معناشناسی هم درست است و تناقضی ندارد.
این شاهنامه‌پژوه و استاد زبان و ادبیات فارسی در گفت‌وگو با ایسنا درباره اصالت و یا الحاقی بودن بیت «توانا بود هرکه دانا بود/ به دانش دل پیر برنا بود» با تأکید بر این‌که به لحاظ نسخه‌شناسی این بیت الحاقی نیست، اظهار کرد: سخن دکتر فریدون جنیدی را خوانده و از خود ایشان نیز شنیده‌ام که این بیت را الحاقی می‌داند. دلیلی که او آورده این است که فردوسی در شاهنامه آورده «یکی مرد بینی که با دستگاه / کلاهش رسیده به ابر سیاه/ چو او دست چپ را نداند ز راست/ ز بخشش فزونی نداند ز کاست/ یکی گردش آسمان بلند/ ستاره بگوید که چون است و چند/ فلک رهنمونش به‌سختی بود/همه بهر او شوربختی بود/ چپ و راست هر سو بتابم همی/ سر و پای گیتی نیابم همی/ یکی بد کند، نیک پیش آیدش / جهان بنده، بخت خویش آیدش/یکی جز به نیکی زمین نسپرد/ همی از نژندی فرو پژمرد» و آقای جنیدی معتقد است این ابیات با بیت «توانا بود…» تناقض دارد.
قیامتی در ادامه گفت: درست است که این بیت‌ها با هم تناقض دارند؛ اما اولاً تناقض دلیل بر الحاقی بودن نیست، که اگر این‌گونه باشد هرکدام ما می‌توانیم ده‌ها بیت از شاعران متعدد بیابیم که بیتی نکته‌ای را بیان کرده و در جای دیگر نکته دیگری و آن‌ها با هم تناقض دارند. در واقع این تناقض در وجود ما انسان‌ها و زندگی ماست. ما به‌مرور تغییر می‌کنیم و نظر و عقیده‌مان عوض می‌شود. جدای از این ممکن است در جایی نکته‌ای را یادآور شویم بعد فراموش کنیم و در جای دیگر چیز دیگری بگوییم. فردوسی در جایی گفته ممکن است فردی را ببینید که دست چپ و راستش را نمی‌داند؛ اما قدرتمند است و این تناقضی با بیت «توانا بود…» ندارد.
او با تأکید بر این‌که نکته جنیدی درباره این تناقض دقیق و درست نیست، افزود: در این بیت «توانا بود هرکه دانا بود» فردوسی دانایی را توانایی می‌داند و می‌گوید دانایی یک‌سری توانمندی‌ها ایجاد می‌کند و این توانمندی‌ها زور بازو یا قدرت نیست که آقای جنیدی چنین تعبیر کرده است؛ از نظر فردوسی انسان دانا، خرد و دانش بیشتری دارد و در عرصه‌های دیگر توانمند است نه لزوماً زور بازو. در این بیت توانایی را نباید زور بازو در نظر بگیریم.
این استاد دانشگاه سپس با اشاره به بحث بیت‌های الحاقی در شاهنامه‌شناسی، گفت: در این زمینه دو نگاه کاملاً مجزا داریم؛ یکی نگاهی است که آقای جلال خالقی مطلق دارد که کاملاً نسخه‌شناسانه است؛ او می‌گوید آن‌چه ما از شاهنامه سراغ داریم، نسخه‌های معتبر و کهنی است که در مقابل ما قرار دارد و چیزی غیر از این نمی‌توانیم فکر کنیم و از داخل همین‌ها شاهنامه واقعی یا شاهنامه‌ای را که نزدیک به نسخه مادر است پیدا می‌کنیم.
قیامتی افزود: نگاه و نظر دیگری هم وجود دارد و استاد جنیدی هم بر این باور است. او معتقد است بین درگذشت فردوسی و قدیمی‌ترین نسخه‌های موجود شاهنامه ۲۵۰ سال، [نسخه کامل ۶۷۵ لندن حدود ۲۷۵ سال و ۶۱۴ فلورانس نیز ۲۰۰ سال] فاصله است و ما نمی‌دانیم در این ۲۰۰ سال چه اتفاقاتی افتاده است. این نظر استاد جنیدی هم کاملاً درست است.
او سپس توضیح داد: کاتبان شاهنامه دو گروه بودند؛ ملایان بودند که قطعاً نگاه مذهبی داشتند و اگر می‌دیدند فردوسی بیتی را در ستایش فلان فرد یا فلان مذهب نیاورده، خودشان بیتی اضافه می‌کردند. گروه دیگر کاتبان هم کاتبان درباری بودند. آن‌ها وظیفه داشتند و از حاکمان وقت پول می‌گرفتند که این کار را انجام دهند و قطعاً حاکمان (نه حاکمان غزنوی، نه سلجوقی و نه ایلخانی) رابطه خوبی با شاهنامه نداشتند. می‌توان گفت کاتبانی که خوشایند فرمانروایان بغداد کتابت می‌کردند رویکردی شایسته و مثبت به شاهنامه نداشتند. آن‌ها شاهنامه را «نامه ایران» و «نامه گبران» می‌دانستند و فردوسی را «مغ مغ‌نسب، گبر آتش‌پرست/ به بیعت به هر موبدی داده دست/ کهن موبدی وجه نان مجوس/ به هر دخمه مرثیه‌خوان مجوس/ دلش گبر و جان گبر و گبری‌زبان/ ز گبران بگیری زبان نکته دان». یکی از اتهام‌های فردوسی را این‌گونه عنوان می‌کردند که چرا از ایران گفته است. از ایران سخن‌گفتن برای فردوسی اتهام بود: «نویسنده داستان مغان/ بزرگی ده فر ایرانیان». یکی از اتهام‌های فردوسی «مغ مغ‌نسب و گبر آتش‌پرست» و دیگری «بزرگی ده فر ایرانیان» بود؛ بنابراین مطمئناً برخی کاتبان ابیاتی را که با باورهای آن‌ها هماهنگ‌تر و به گمان آن‌ها جای آن در شاهنامه خالی بوده اضافه می‌کردند و یا ابیاتی را که برایشان خوشایند نبوده یا با اعتقاداتشان همسو نیست حذف می‌کردند.
این شاهنامه‌شناس در ادامه با بیان این‌که ما نمی‌توانیم حدس بزنیم در آن ۲۰۰ سال چه پیش‌آمده و آقای خالقی هم به لحاظ نسخه‌شناسی درست می‌فرماید، خاطرنشان کرد: من بین نظر این دو استاد بزرگوار نظر میانه‌ای دارم. خالقی می‌گوید بیت «توانا بود» در همه نسخه‌ها هست بعضاً با تغییرات جزئی. به نظرم به لحاظ معناشناسی هم این بیت درست است. با وجود این‌که نظریات و دیدگاه‌های دکتر جنیدی را باور دارم و دغدغه‌اش را درک می‌کنم، درباره این بیت این استدلال را نمی‌پذیرم. توانایی در این‌جا فقط زور بازو نیست.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *