مالک سراج بازیگر خوزستانی سینما و تلویزیون ضمن اشاره به شرایط نامساعد هماستانیهایش مهمترین عامل بروز این شرایط را بیتدبیری مدیران دانست.
مالک سراج بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با مهر درباره فعالیتهای خود توضیح داد: در سالهای اخیر به دلیل کیفیت پایین پیشنهادهایی که داشتم، خیلی کمکار بودم. سعی کردم در انتظار یک کار خوب بمانم. در سریال «صبح آخرین روز» که مربوط به زندگی شهید شهریاری بود، نقش کوتاهی از مسعود علیمحمدی اولین دانشمند شهید هستهای داشتم که شاید طولش کم بود اما عمق نقش برایم اهمیت بیشتری داشت. بهویژه که شخصاً نمایشنامهای را درباره این شهید نوشته بودم اما هر چه دویدم نتوانستم آن را اجرا کنم و از بیاعتنایی نسبت به این موضوع واقعاً متأسف بودم. از همانجا تعلق خاطری نسبت به مسعود علیمحمدی داشتم و احساس میکردم بهنوعی باید دینم را به او ادا کنم. وقتی این نقش پیشنهاد شد احساس کردم خود ایشان من را برای نقش انتخاب کرده است. به همین دلیل بدون توجه به مباحث مالی سراغ این نقش رفتم. با تمام حجم کمی که داشت، در مجموع شخصیتپردازی مناسبی داشت و حیفم آمد ایفای آن نقش را به بازیگر دیگری واگذار کنم.
وی درباره دیگر فعالیتهای خود هم گفت: در ۲ فیلم کوتاه از ۲ فیلمساز جوان هم حضور داشتم که به نوعی زکات کارم محسوب میشد. در مستندی هم با موضوع یک جانباز شیمیایی حضور داشتم که سال گذشته برای آن با من تماس گرفتند و بابت تولید آن به شیراز رفتم و آن کار هم به خوبی در قالب مستند-داستانی به سرانجام رسید.
بازی در فیلمهای دفاع مقدسی را ادای دین میدانم
سراج درباره تعدد حضورش در فیلمهای مرتبط با دفاع مقدس گفت: این احتمالاً به عقبه زندگی من بازمیگردد. برای من بهعنوان بازیگر نقش خوب مهم است، دوستان اما با توجه به گذشته من، برای این قبیل نقشها بیشتر از من دعوت میکنند. شخصاً هم به نقشهایی که به گذشتهام و بچههایی که از نزدیک با آنها بودهام ارتباط داشته باشد، بیشتر احساس نزدیکی میکنم و ایفای این نقشها را ادای دین به آن بچهها میدانم.
وی افزود: من در اولین جشنواره فیلمهای تلویزیونی در سال ۸۸ برای همایون اسعدیان در فیلمی بازی کردم که نقشم اتفاقاً ربطی به دفاع مقدس نداشت اما در همان دوره به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل انتخاب شدم. منتها بازخورد مطبوعاتی نداشت، بنابراین در لابهلای اخبار آن سال گم شد و در یاد کسی نماند. من بازیگرم و اینگونه نیست که تنها بتوانم نقش دفاعمقدسی بازی کنم.
من و خانوادهام و خیلیهای دیگر که در همین خشکسالی این روزها مشغول تلاش برای زندگی خود هستند، از بازماندگان جنگ هشت ساله هستیم. این خانوادهها در این سالها بهشدت تحت فشار بودهاند. همه این دردها برای عدم مدیریت در طول این دههها بوده استاین بازیگر درباره نسبت شرایط امروز با دوران دفاع مقدس در آثار سینمایی و تلویزیونی هم گفت: میتوان سراغ این سوژه رفت که همین مردم در شرایط بحرانی جدید، چگونه میتوانند حضور داشته باشند. اگر دیروز تفنگ در دست میگرفتیم، امروز چه میتوانیم کنیم؟ اگر دیروز لباس رزم به تن داشتیم، امروز با کت و شلوار چه میتوانیم کنیم؟ داستان اثر جدیدی که قرار است بازی کنم، درباره گروهی است که از سالهای جنگ با هم بودهاند و حالا وارد یک کار اقتصادی شدهاند.
مشکل آب خوزستان برای امروز نیست
مالک سراج در ادامه صحبتهای خود گریزی به شرایط بحرانی این روزهای هماستانیهایش زد و گفت: مشکل آب در خوزستان برای امروز نیست، از زمان جنگ این مشکلات وجود داشته است و هر از گاهی که عمقش زیاد میشود صدای این بندگان خدا بلند میشود، باز مسکن میزنند، درد کمی آرام و بعد همه چیز رها میشود به امان خدا تا بار دیگر مشکل عمیق شود!
وی ادامه داد: شاید اطلاعات من کافی نباشد اما بعد از سال ۶۸ که جنگ تمام شد، در بازسازی خوزستان، کم گذاشته شد. هزینه اندک در نظر گرفتند و روی همان هزینه هم مدیریت درستی اعمال نشد. میان پیمانکاریهای بزرگ پولهای کلان صرف شد اما شهرهای بزرگ استان آباد نشد. همزمان مدیریتی که در فرآیند سدسازی شد، مشکلات را تشدید کرد. در مجموع مهمترین عامل در بروز مشکلات امروز خوزستان عدم مدیریت درست بوده، هیچ مدیری هم در این سالها پاسخگوی عمل غلط خود نبوده و هیچکس یقه هیچ مدیری را در این سالها نگرفته است.
سراج با اشاره به تعدد مشکلات موجود در منطقه خوزستان گفت: من و خانوادهام و خیلیهای دیگر که در همین خشکسالی این روزها مشغول تلاش برای زندگی خود هستند، از بازماندگان جنگ هشت ساله هستیم. این خانوادهها در این سالها بهشدت تحت فشار بودهاند. همه این دردها برای عدم مدیریت در طول این دههها بوده است. مگر میشود که زخمی اینقدر عمیق شود و هیچ پیشینهای هم نداشته باشد؟
وی با اشاره به برخی سوءاستفادهها از اعتراضات این روزهای مردم خوزستان گفت: ما خودمان باعث میشویم عدهای که میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند وارد قصه شوند. چرا وقتی میترسیم، مهربان میشویم؟ چرا وقتی میترسیم دست مهربانی به سمت آدمهای دردکشیده دراز میکنیم؟ پیش از اتفاقات امروز، مدیریتهای غلط این شرایط را به وجود آورده است. من کارشناس نیستم اما نتیجه مدیریتهای غلط باعث رنج امروز مردم خوزستان شده است. لازم نیست من کارشناس باشم، همین که نتیجه این شده، یعنی یک جای کار غلط بوده است و هیچکس هم حاضر به عذرخواهی از این مردم شریف نیست. همه وقتی حرف میزنند طلبکارند. فقط هم ماجرای خوزستان نیست، ما همین شرایط را در سیستان و بلوچستان داریم، در کردستان داریم. استانهای محروم را ببینید.
سراج در پایان تأکید کرد: استان خوزستان محروم نیست، محرومشده است. خوزستان محروم نبود، بلکه از داشتههایش محروم مانده، استانی است که ضعیف شده است. آب آبادان زمانی با آب تهران یکسان بود، چه شد که بعد از جنگ این شرایط تا این اندازه تغییر کرد؟ چقدر در این حفره پول ریختند اما به نتیجه نرسیدند؟ همه اینها محصول مدیریت غلط است. کسی که زمانی سردار سازندگی خطاب میشد امروز در قید حیات نیست، اما نتیجه سیاستهایش چه شد؟ اینها همه درددلهای هماستانیهای من است که من شرمندهام در برابرشان دستم خالی است.
بدون دیدگاه