15:30

آخرین تصویر روشنی که از کارگردان فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» در رسانه‌ها متتشر شد، در اختتامیه جشنواره فیلم فجر سال قبل بود که با ویلچیر روی سن آمد و با حضور علی نصیریان برایش نکوداشتی برگزار شد. احمدرضا معتمدی اخیرا در مراسم افطاری ریاست جمهوری حضور داشته هرچند پس از سکته مغزی دو سال پیش، همچنان تحت مداوا است و می‌گوید برای این وضعیتی که دارد هرگونه کار فکری خطرناک است، ولی مگر می‌شود یک فیلمساز اهل فلسفه بیکار بنشیند؟!
به گزارش ایسنا، در جشنواره فیلم فجر سال ۱۴۰۰ مراسم نکوداشتی برای احمدرضا معتمدی کارگردن فیلم‌های «سوءتفاهم»، «آلزایمر»، «قاعده بازی»، «زشت و زیبا» و «دیوانه‌ای از قفس پرید» برگزار شد که برای این بخش ویژه از علی نصیریان دعوت به حضور شده بود. این بازیگر در وصف فیلمساز باسابقه سینما بیان کرد، «از شخصیت معتمدی به لحاظ تفکر و اندیشه و تسلط بر کار بسیار لذت برده‌ام.» او با فروتنی تمام گفت که به احمدرضا معتمدی تعظیم می‌کند.
در آن مراسم معتمدی با شرایطی سخت به جایگاه آمد و حالا چند ماه بعد، تماس ایسنا با او به بهانه احوالپرسی بود با یاداوری آن قاب که او روی صحنه مرکز همایش‌های برج میلاد در مراسم اختتامیه چهلمین جشنواره فیلم فجر بر صندلی چرخدار با ماسکی بر صورت و اندکی بی‌حالی نشسته بود.
معتمدی به محض یادآوری آن شب ابتدا با خنده می‌گوید «مرا که با صندلی چرخدار بردند و آوردند»، «ولی راستش وقتی شنیدم آقای نصیریان گفته‌اند که فقط به خاطر همان بخش (نکوداشت)، چند دقیقه‌ای می‌آیند و می‌روند – و فکر هم می‌کنم به اندازه همان فرصت کوتاه در مراسم حضور داشتند -، علاوه براینکه باعث افتخار من بود، عاملی هم شد که هر طور شده در مراسم حضور داشته باشم.»
او این احترام علی نصیریان را با وجود صرفا یک تجربه همکاری در فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» رفتاری می‌داند که بیشتر از بزرگان سینما سر می‌زند و در این باره می‌گوید: الان مشکل ما این است که معلوم نیست نسل جدید سینما به چه سمتی می‌رود. هیچ کدام از این قدیمی‌ها انحراف‌هایی را که این روزها می‌بینیم نداشتند. آقای نصیریان یا حتی آقای انتظامی که تا آخرین روزهای عمرشان با ایشان در رفت‌وآمد بودم، حتی یک نخ سیگار در زندگی نکشیدند و یک ریال پول مسئله‌دار به زندگی خود وارد نکردند و تا لحظه آخر عرق ریختند و تلاش کردند که پول حلال کسب کنند. اینطور نبودند که مثل الان اینستاگرام داشته باشند و هر بار عکسی بگیرند با این اداهایی که بعضی از این سلبریتی‌ها درمی‌آورند. این نوع منش‌ها و رفتارها خیلی در عالم هنر ارزش دارد، مخصوصا وقتی می‌بینیم امروز یک بازیگر برای یک حضور کوتاه در فیلمی چند میلیارد پول می‌خواهد در حالی که در فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» قرارداد آقایان نصیریان و انتظامی چیزی حدود سه، چهار تومان بود که تازه بیش از ۷۰ جلسه فیلمبرداری طول کشید آن هم با اداهایی که من دارم و ۵۰ تا ۶۰ برداشت می‌گرفتم. آن‌ها یک بار هم نگفتند که تو به عنوان یک جوان ۳۰ -۴۰ ساله چه چیزی از ما بیشتر می‌دانی که این همه برداشت می‌گیری؟! با یک دیسیپلین دقیق که بیشتر تئاتری بود تا سینمایی، هرچه کارگردان می‌گفت را به عنوان فرمانده پروژه می‌پذیرفتند و هیچ گلایه و شکایتی نداشتند. البته با هم مشورت می‌کردیم و در نهایت به آنچه صحیح بود می‌رسیدیم. روزی که ما مونتاژ فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» را تمام کردیم آقای خرقه‌پوش می‌گفت اولین فیلمی است که در هنگام مونتاژ نه یک پلان اضافه داریم نه یک پلان کم، یعنی دقیقا مطابق با دکوپاژ بدون هیچ کم و کاستی بودیم.
اگرچه این گفت‌وگو برای احوالپرسی از خودش بود اما بیشتر صحبت‌ها پیرامون قدر ندانستن بزرگان این هنر چرخید. او که ترجیح می‌داد چندان از وضعیتی که از نسل جدید می‌شناسد حرفی نزند، به سبک کاری هنرمندانی مثل علی نصیریان که هنوز هم بازی می‌کند اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: ان شاءالله خدا سایه ایشان را بالای سر سینما و تئاتر ایران حفظ کند ولی متاسفانه از همه ظرفیت‌های ایشان استفاده نمی‌شود. من در بعضی حوزه‌هایی که آقای نصیریان کار کردند ورود کردم، مثل نمایش‌های روحوضی و سیاه بازی. ایشان از استادان این رشته است و عجیب است که مثلاً در ایام عید که مردم به شادی احتیاج دارند برای پروژه‌های میلیاردی پول خرج می‌شود اما برای اجرای نمایش سیاه‌بازی و روحوضی که هزینه دکور زیادی هم ندارد و بازیگرانش هم معمولاً کم توقع هستند، هیچ برنامه‌ای نیست. چرا وقتی این امکانات و استادی مثل علی نصیریان را داریم، پول می‌دهند به کسانی که هیچ خنده‌دار نیستند و ۳۰ قسمت از سریالشان را هم که تماشا می‌کنی یک بار هم نمی‌خندی؟ این‌ها از همان مافیای پشت صحنه است که حاضر نیستند استاد نصیریان را صدا کنند و بگویند امسال عید یا حتی متناسب با ماه رمضان چند قسمت نمایش سیاه‌بازی که ارزان قیمت هم باشد تولید کنید. متاسفانه ما از تمام ظرفیت‌های هنرمندی مثل علی نصیریان که هنوز در صحنه ایستاده استفاده نمی‌کنیم.
معتمدی در پایان این گپ کوتاه از حال و احوال این روزهای خودش که با کم‌لطفی همکارانش خیلی هم از او سراغی گرفته نمی‌شود، می‌گوید: تلاش می‌کنم بهتر شوم، ولی بیماری من رفت و برگشت دارد. یک مدتی که فیزیوتراپی و ورزش نکنم دوباره بیماری برمی‌گردد. ما هم که بیشتر اهل کار فکری هستیم و وقتی فیلم نمی‌سازیم، یا مشغول درس دادن در دانشگاه هستیم یا کتاب می‌نویسیم یا ترجمه می‌کنیم که معمولاً این جور کارها برای بیماری من خطر دارد. با این حال همیشه سه، چهار کتاب در حوزه سینما و فلسفه در حال نوشتن و ترجمه دارم. علاوه بر این‌ها مشغول بازنویسی یکی، دو فیلمنامه قدیمی‌ام نیز هستم و دوست دارم اگر امکانش باشد آن‌ها را بسازم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *