بانیفیلم – مسعود داودی:
اتهام زدن یک بازیگر رده چهار طنزهای شبانه ساکن کانادا، موجی از واکنشهای دوگانهای را سبب شد؛ اتهامها و تهمت زدنهایی که به نظر میآید بیشتر آنها حاصل نوعی کینهجویی و تسویهحسابهای شخصی با فعالان سینما باشد!
واقعیت ماجرا این است که در فضای یکسویهای که این روزها برخی در صفحات شخصیشان در رسانههای اجتماعی به وجود آوردهاند، شاهد غرضورزی، کینهتوزیهای شخصی و تسویهحسابهای فردی هستیم که بدون استناد به کوچکترین مدرک و سندی، هر شخص را در مظان تهمتها قرار میدهند.
نقل شایعاتی در قالب خاطرات قدیمی توسط اشخاصی که بیشتر در کسوت بازیگر در سینما و تلویزیون فعالیت دارند به شکل پرسشبرانگیزی مربوط به سالهای گذشتهای است که نه تنها جامعیت اعتباری ندارد بلکه مشروعیت، حقانیت و درستی آن را نمیشود با هیچ یک از ابزارهای اثباتی مورد تایید قرار داد!
صرف ادعای یک فرد علیه شخص دیگر، بدون اثبات در محاکم قضایی و داوری، آیا ایجاد فضای مبتنی بر آشفتگی و بلبشو و هوچیگری نیست و اینکه آیا این کار در نهایت منجر به نوعی از تضییع شدن حقوق اجتماعی افراد مورد اتهام نمیشود؟
آیا مطرح شدن ادعای شخص مدعی، آن هم بدون احراز جرم و صرفاً بر اساس گفته افراد، نمیتواند به مانند شمشیر دولبهای علیه اشخاص دیگری باشد که احتمالاً در آینده با اشخاص مدعی، زاویه پیدا میکنند؟!
با اینکه برخی از این ادعاها آنجنان مضحک و غیرمنطقیست که نمونهاش را در داستان تئاترهای لالهزاری هم نمی توان یافت اما با این وجود باید پرسید که چرا هیچ یک از این افراد مدعی، در زمان وقوع نهیمت آزار و اذیت ادعایی خود، به هیچ یک از مجامع رسمی مراجعه و در هیچ محامع قضایی شکایتی را مطرج نکردند؟
بر اساس کدام منطق و بر مبنای کدام عقلانیت افراد مدعی تعرض، حتی حاضر نشدند از شیوههای مرسوم و راهکارهای قانونی برای طرح ادعاهایشان استفاده کنند؟
چرا با مراجعه به انجمن بازیگران خانه سینما طرح موضوع نکرده و یا با رفتن به محاکم قضایی طرح شکایت و دعوی علیه کسانی به گفته آنها «متعرض» مطرح ننمودهاند؟
اینکه منطقی نیست هر شخصی بنا بر هر دلیلی نوک پیکان اتهام و تهمت را به سمت هر کسی دلش خواست بگیرد؛ افرادی که ممکن است در گذشته با شخص مدعی آزار و اذیت بر سر موضوعی دچار مشکل شده و زاویه پیدا کرده باشد!
این نوع اتهامزنیهای بدون مدرک و سند که به شکل سئوالبرانگیزی نام «افشاگری» به آن دادهاند ابتدا توسط برخی از دستاندرکاران زن و سپس عدهای دیگر از بازیگران مطرح شد، اما در نهایت بدون حصول هیچ نتیجهای، این کار تنها حربه و دستاویزی شد برای بهرهبرداری تبلیغاتی کسانی که با قرار گرفتن در لوکیشن برخی رویدادهای سینمایی درصدد جلب توجه مجامع جهانی هستند!
باید این پرسش را بیان کرد که از زمان امضای بیانیه موسوم به «۸۰۰نفر» -چقدر زیاد(!)- و انتخاب هیات پیگیری متشکل از پنجنفر، تا کنون، این هیات در کدام محکمه قضایی طرح موضوع و پیگیری شکایت با استفاده از راهکار قانونی کرده و برای اثبات حقانیت متشاکیان،، کدام مدرک و سند را به دادگاه ارایه نموده است؟!
بدیهیست که ایجاد فضای پر سوءتفاهم توسط برخی از بازیگران زن و به وجود آوردن شرایط پرحاشیه حاصل از اتهامزنی آنها علیه دیگران، آنچنان آلودگیای را به وجود آورده که به نظر میآید رسیدگی به واقعیتها توسط مجامع رسمی را نیز سخت کرده است.
تاسفبارتر این است که راه کج و مسیر نادرستی که این شرایط تبلیغاتی بر مبنای تهمتزنی، بدون ارایه سند و مدرک و بی آنکه ادعای مطرح شده در هیچ دادگاه صالحهای مورد بررسی قرار گیرد، دستاویزی هم برای مانورهای تبلیغاتی بازیگران رده سه و چهار شده است!
تازهتریناین ادعاها توسط یک بازیگر رده سه و چهار طنزهای شبانه تلویزیون مطرح شده که از قلب تورنتو دست به اتهام زدن به برخی از چهرههای سینمایی زده است!
این بازیگر رده سه و چهار که مدتهاست ساکن کاناداست، و اوج کارنامه هنریاش بازی کردن در آیتمهای برنامههای کمدی نودشبی تلویزیون است، برای دور نماندن از دایره توجه و احتمالاً گرفتن امتیازاتی که آنور آب برایش نیمچه اعتباری میآورد یا بر تعداد فالوورهایش میافزاید، در اقدامی کاملاً وقیحانه و متوهمانه، خود را در جایگاه هنرمندی حق به جانب نشانده و حکم بر نفی برخی از دستاندرکاران سینما داده است!
با وجود اینکه مطلع شدیم برخی از چهرههای سینمایی که توسط این بازیگر رده سه و جهار مورد تهمت قرار گرفته و در به آنها اتهام زده شد درصدد پیگیری حقوقی و طرح شکایت قضایی علیه این بازیگر رده سه و چهار طنزهای شبانه و برخی مدعیان دیگر هستند اما مطمئنا حضور محکم و مستدل مسئولان دولتی و قضایی به عنوان مدعیالعموم و بررسی دقیق ادعاهای مطروحه و راستیآزمایی تهمتها و ادعاها، میتواند موثر باشد. بدهیست این گونه اقدامات توسط مدیران دولتی و نهادهای قضایی، اجازه تعدی بیشتر به امنیت اجتماعی و روانی هنرمندان موجه مملکت را نخواهد داد، افرادی که قربانی غرضورزیهای شخصی و مطامع تبلیغاتی مدعیانی قرار گرفتهاند که با هماهنگی و برنامهریزی، هدف نهاییشان بیاعتبار ساختن هویت سینمای ایران است!
بدون دیدگاه