کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» عنوان کرد که این فیلم یک کمدی موقعیت است که اتفاقا خلق آنها بسیار سخت بوده است.
علی طاهرفر کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» از آثار راهیافته به چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در گفتوگو با ایرنا درباره این فیلم توضیح داد: فیلمنامه این فیلم برمبنای کتابی به همین نام به قلم دکتر روحالله رشیدی است که در واقع مجموعهای از خاطرات جلیل طائفی در تبریز است. آقای طائفی از افراد عشق سینما در دهه ۶۰ بود که هرچند سواد نوشتن و خواندن نداشت، پیگیر هنر سینما شد و این مسیر را از عکاسی آغاز کرد و به خرید دوربین سوپر هشت رسید. بعد از آن با گردآمدن گروهی از دوستان همکارش در حرفه نقاشی ساختمان، چند فیلم کوتاه تولید کرد.
آپاراتچی، ادای دینی به سینماست
وی افزود: جلیل طائفی از ابتدا رویای ساخت یک فیلم سینمایی را در ذهن خود داشته و در مسیر تحقق همین رویا هم حرکت میکند. بهنوعی سفر قهرمان در فیلمنامه «آپاراتچی» هم براساس همین حرکت شکل میگیرد. موضوع فیلم، درباره انسانهایی است که عشقی خالص به سینما دارند و از این منظر میتوان فیلم را ادای دینی به هنر سینما هم دانست.
این کارگردان ادامه داد: در بستر روایت فیلم شاهد حوادثی همچون جنگ و ترور و شهادت مردم در تبریز در همان سالهای ابتدایی دهه ۶۰ هم هستیم. قصه فیلم در چنین بستری روایت و به همین واسطه نقبی به رویدادهای اجتماعی آن سالها هم زده میشود.
ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود
طاهرفر درباره دلیل انتخاب یک فیلمنامه اقتباسی برای اولین تجربه کارگردانی خود در سینما توضیح داد: انتشار کتاب «آپاراتچی» هم داستان جالبی دارد. بچههای دفتر جبهه مطالعات انقلاب اسلامی تبریز، در مسیر جمعآوری تاریخ شفاهی مربیان پرورشی مدارس دهه ۶۰ سراغ تجربه نمایش فیلم در مدارس در آن سالها رفتند. در مصاحبههای مربوط به این بخش، در کنار نام فیلمهای مطرحی همچون «برزخیها» نام فیلم غیرمعروفی به نام «نوری در تاریکی» هم مدام تکرار میشود که برای بچههای دفتر فیلمی گمنام از کارگردانی گمنام به نام جلیل طائفی بود! اکثر معلمان پرورشی اما اشتراک نظر داشتند که در آن سالها چنین فیلمی را اکران کردهاند!
وی افزود: در جستجوی یافتن ماجرای همین فیلم بود که این بچهها به جلیل طائفی میرسند. فردی که واقعا میتوان خودش را یک بنیاد سینمایی کامل دانست! همه اتفاقات مربوط به فرآیند تولید یک فیلم، از مرحله جذب سرمایه تا اکران، حول محور این فرد شکل گرفته بود. او حتی برای نهادها و سازمانها اقدام به بلیتفروشی میکرده است تا سرمایه اولیه خودش را به دست بیاورد! همین نکات درباره این کاراکتر منجر به شکلگیری کتاب «آپاراتچی» میشود.
این کارگردان درباره خاطرات خاص جلیل طائفی در کتاب خاطراتش توضیح داد: او اتفاقات عجیبی را تجربه کرده است، از جریان تلاش برای اخذ مجوز از ارشاد گرفته تا برخورد کمیته و حتی پخش نامش از آنتن بیبیسی! حسین ترابنژاد که نگارش فیلمنامههایی همچون «ماجرای نیمروز» و «ضد» را برعهده داشته است، وقتی با کتاب مواجه میشود، مجذوب نکات خاص آن میشود و شروع به نگارش فیلمنامه میکنند. همان فیلمنامه بعدها تبدیل به فیلمنامه «آپاراتچی» میشود.
وی افزود: حسین ترابنژاد نزدیک به ۹ با فیلمنامه اولیه خود را بازنویسی کرد و در این مسیر هم واقعا نقدها و نظرات را میشنید و اعمال میکرد. وقتی شما با خاطراتی پراکنده طرف هستید، ناگزیر باید یک داستان محوری را انتخاب کنید و باقی حوادث را در ارتباط با آن سامان دهید و معتقدم آقای ترابنژاد بهخوبی از پس این کار برآمده، یکی از نقاط قوت ایشان هم توانمندی در اقتباس از رویدادهای واقعی تاریخی و کتاب است که اغلب تجربههایشان هم از همین جنس بوده است.
متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده است
کارگردان «آپاراتچی» درباره ژانر این فیلم هم گفت: میتوان این فیلم را یک کمدی درام دانست. از نظر خودم، اکثر موقعیتهای کمدی، در دل فضاهای جدی شکل میگیرد. متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده است. آنچه در فیلم ما وجود دارد بیشتر از جنس کمدی موقعیت است. اصل کمدی روایت ما هم فیلمساز بیسوادی است که رویای ساخت فیلم سینمایی دارد. هر کاری هم که انجام میدهد، فکر میکند همان، درستترین کار است. در همین مسیر هم تعارضهایی شکل میگیرد که منجر به شوخی با اصل سینما و برخی افراد میشود. ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود.
۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند
وی درباره انتخاب زبان فیلم هم گفت: داستان فیلم در تبریز میگذرد و یکی از گزینههای ما هم این بود که زبان فیلم را ترکی انتخاب کنیم، اما تجربه فیلمهای موفق قبلی مانند «پوست»، «آتابای» و «موقعیت مهدی» نشان داد که هر چند در ظاهر مخاطب بالایی داشتند اما در واقعیت امکان ارتباط با طیف گستردهای از مخاطبان را از دست دادند. مخاطبان سراسر کشور معمولا با فیلمی که حجم بالایی از اطلاعات آن در قالب زیرنویس ارائه شود، ارتباط نمیگیرند.
قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذارد
طاهرفر ادامه داد: برای انتخاب زبان فارسی هم چالش دیگری داشتیم، یا باید از فارسی ساده استفاده میکردیم یا همراه با لهجه. وقتی خواستیم کار را لهجهدار بگیریم، دیدیم همه بازیگران فارسی زبان، وقتی میخواهند ترکی صحبت کنند، بهصورت ناخواسته به سمت شوخی و مزاح میروند. از طرف دیگر فیلم ما فیلم چهرههای کمدی هم نبود. به همین دلیل سراغ گروه بازیگرانی رفتیم که اصالتا ترکزبان باشند. ۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند.
کارگردان «آپاراتچی» درباره تاثیر تجربه ساخت مستندهای موفقی شبیه «به نام پدر» بر ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود هم گفت: قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذارد. این تاثیرگذاری درباره من هم حتما خیلی زیاد بوده است. شاید به همین دلیل هم فیلمهای کارگردانانی که تجربه مستندسازی داشتهاند، برای مخاطب باورپذیرتر میشود.
بدون دیدگاه